با سروش صحت درباره‌ی شمعدونی: پزشک خانواده‌ام را با دنیا عوض نمی‌کنم!

گفت‌وگو: دکتر مسعود جوزی

اشاره: شب پیش از گردهمایی انجمن‌های پزشکان عمومی، در مجتمع آدینه‌ی تهران میهمان‌مان بود. آمده بود گلایه‌های‌مان را بشنود و خود هم از روزگار سختی که این روزها بر طنز می‌گذرد، درد دل کند؛ از این‌که هر کاراکتر سریال بالاخره باید شغلی داشته باشد ولی انتخاب شغل همان و شکایت صنف مربوطه همان؛ از این‌که انتخاب تصادفی یک نام خانوادگی هم می‌تواند پای هنرمند را به کلانتری و دادگاه بکشاند. می‌گفت خوشحال است از برخورد منطقی و محترمانه‌ی فعالان انجمن پزشکان عمومی و این‌که به‌جای دعوا و شکایت، «گفت‌وگو» را انتخاب کرده‌اند. خودمانیم، کمی هم جا خورده بود از گستره و ژرفای دانش هنری همکاران ما! هم داستان‌ها و «تاکسی‌نوشت»هایش را خوانده بودند و هم جابه‌جا به نکات مثبت و منفی سریال‌های قبلی‌اش اشاره و با سریال‌های روز دنیا مقایسه‌اش می‌کردند!

حاصل آن شب این گفت‌وگوست که چند روز بعد انجام شد و قولی که برای جبران و دلجویی در سریال‌های بعد و استفاده از مشاور پزشکی برای جلوگیری از ارایه‌ی اطلاعات نادرست در آن سریال‌ها داد و البته این دو عکس یادگاری!05

04

آقای صحت! متشکرم که در این‌گفت‌وگو شرکت کرده‌اید.
من هم از شما متشکرم که «گفت‌وگو» را برای ارتباط انتخاب کرده‌اید.

به‌عنوان شروع اعتراف کنید از متخصصان پول گرفته‌اید تا ما پزشکان عمومی را خراب کنید!
(بلند و طولانی می‌خندد…) اگر شاهرگ گردنم را هم بزنید این اعتراف را نمی‌کنم…

از انجمن متخصصین چشم چطور؟
ای‌کاش حالا که این اتهام به من زده شد یک پولی می دادند که «آش نخورده و دهن سوخته» نباشد.

از آن بیمارستان خصوصی سر کوچه؟ از خود وزیر بهداشت؟
ای‌کاش می‌دادند…

الف. صاد. هم نگرفته؟
اگر منظورتان ایمان صفایی (نویسنده‌ی دوم فیلمنامه‌ی شمعدونی) است، امکان دارد او گرفته و همه‌اش را بالا کشیده و این‌ها را نوشته باشد. الان هم این بیرون است و بعد از گفت‌وگو می‌روم یقه‌اش را می‌گیرم.25

اگر پول نگرفته‌اید پس این چه سریالی است که نوشته‌اید؟ مگر می‌شود پزشک عمومی ۱۰ تا تشخیص بگذارد هر ۱۰ تایش غلط باشد، بعد همکلاسش که یک هفته است چشم قبول شده همه‌ی تشخیص‌هایش از ارتوپدی تا قلب و داخلی اعصاب درست باشد؟
خب ما با کسانی که دوست‌شان داریم شوخی می‌کنیم و چون پزشکان عمومی واقعاً واقعاً واقعاً زحمتکش‌اند، گفتیم اگر با آن‌ها یک‌ شوخی کنیم زیاد ناراحت نمی‌شوند؛ غافل از این‌که ای داد و بی‌داد متاسفانه مثل بعضی‌ها ناراحت شدند.

آخه شما هم بد دوست دارید آقای صحت! اصلاً از کجا آمده این مقایسه‌ی عمومی و متخصص؟ جایی رفتید پزشکان عمومی بد درمان‌تان کرده باشند؟
نه والله؛ اتفاقا هر وقت پیش‌شان رفته‌ام خوب برخورد کرده و خوب درمان کرده‌اند. اگر قرار باشد در زندگی‌ام فقط یک گلایه از پزشکان عمومی داشته باشم از آن‌هایی است که خواسته‌اند سرماخوردگی‌ام زود خوب شود از این آمپول‌های کورتونی…

دگزامتازون!
… بله؛ دیگر دگزا را یاد گرفته‌ام. تا می‌گویند دگزا، می‌گویم می‌خواهم خوب شوم ولی خیلی زود هم نه! بدون دگزا خوبم کنید!

شما فرض کنید پای‌تان درد بگیرد، پیش کدام پزشک می‌روید؟
من هر بیماری که بگیرم اول پیش پزشک عمومی می‌روم. یک پزشک خانواده هم دارم که با دنیا عوضش نمی‌کنم!01

پس حتماً می‌توانید مفهوم نظام ارجاع و پزشک خانواده را در ۳۰ کلمه توضیح دهید.
بله؛ در کشورهای پیشرفته هر خانواده‌ای یک پزشک عمومی دارد که در واقع سابقه و تاریخچه‌ی پزشکی خانواده پیش آن پزشک خانواده است. هر کدام از اعضای خانواده که مریض شدند اول به این پزشک عمومی مراجعه می‌کنند و او با توجه به پیشینه‌‌ای که از خود بیمار و خانواده‌اش می‌داند مشکلش را حل می‌کند و اگر هم لازم باشد پیش پزشک متخصص می‌فرستد.

پس آن بیمارستان سر کوچه چیست که مریض‌های‌تان اول می‌روند آن‌جا؟ لوکیشن کم داشتید؟
خب خیلی هم لوکیشن نداشتیم!

ما شما را دوست داریم. هم «تاکسی‌نوشت»‌های‌تان را و هم «ساختمان پزشکان» و «پژمان‌»تان را…
«شمعدونی» را دوست ندارید!؟

«شمعدونی» را هم دوست داریم اما قبول دارید که این جمله‌ی «اگه باسواد بود پزشک عمومی نمی‌شد» قابلیت تکیه کلام شدن را دارد؟
نه… نه! البته به شما حق می‌دهم. در این جو که با هر قشری شوخی کردیم اعتراض شده است، پزشکان عمومی حق دارند بگویند از ما مظلوم‌تر گیر نیاورده‌اند. اما اگر شرایط طوری بود که می‌شد آزادانه با هر کسی شوخی کرد این شوخی‌های کوچک ما که دربرگیرنده‌ی فقط یک پزشک خاص است، حساسیت ایجاد نمی‌کرد. چند جای سریال هم اشاره شده که همه‌ی پزشک‌های عمومی نه، فقط این یکی! ما به کل پزشکان عمومی نه‌تنها ارادت داریم بلکه محتاج‌شان هم هستیم. فقط پزشکان عمومی‌اند که همیشه و هر جا، در اورژانس‌ها و تا دم صبح به دادمان می‌رسند. دم دست‌ترین‌ها و به‌درد بخوردترین‌ها پزشکان عمومی‌اند. اصل و اساس پزشکی و نگهداری از بیماران پزشکان عمومی‌اند و کیست که این‌ها را نبیند؟02

شما چند شب پیش میهمان جمعی از مسوولان انجمن پزشکان عمومی بودید. همکاران ما را چطور دیدید؟
جمع بسیار محترم و فرهیخته‌ای بودند. یکی از آرزوهای من این بود که یک بار اگر کسی از ما انتقاد داشت ما را به کلانتری و دادگاه نکشاند و در یک جو دوستانه با هم صحبت کنیم. در آن جمع انتقادها مطرح شد و من گفتم که ممکن است این انتقادها روی سریال در حال پخش اثر نداشته باشد ولی قطعاً روی کارهای بعد موثر خواهد بود.

حالا که انتقادها را شنیدید، فرض کنید اگر فقط یک بیمار پس از دیدن سریال شما اعتمادش را به پزشک عمومی از دست بدهد و زیر بار درمان نرود و بدتر شود؛ یا به‌جای پزشک خانواده از اول برود پیش تخصص‌های مختلف و در نهایت ضرر کند، احساس گناه نمی‌کنید؟
امیدوارم هرگز این اتفاق نیافتد ولی اگر این‌طور باشد که باید اصلاً دور طنز را خط بکشیم…

ولی بالاخره شما این‌جا یک فرق عظیمی بین پزشک عمومی و متخصص گذاشتید. حتماً قبل از آن هم واکنش همکاران متخصص به «درحاشیه» را دیده بودید؛ از واکنش پزشکان عمومی نمی‌ترسیدید؟
گفتم که واکنش شما بسیار عالی بود و ‌همان بود که از شخصیت‌تان انتظار می‌رفت. دلم می‌خواهد در کارهای بعدی حتماً روی جنبه‌های بسیار ارزشمند کار شما تاکید کنم و در آن‌ها از کمک و دوستی شما هم استفاده کنم. اما می خواهم شما بدانید که این سریال فقط و فقط و فقط یک شوخی بود و «سارا» هم فقط و فقط و فقط به‌عنوان یک پزشک عمومی در آن حضور داشت و نه نماینده‌ی پزشکان عمومی کشور. در سریال هم بارها به این نکته تاکید کردیم. پزشکان عمومی حق عمده‌ای بر گردن ما دارند و از روزی که به‌دنیا می‌آییم تا آخر در تمام مشکلاتی که برای سلامتی ما پیش می‌آید اولین پناهگاه ما هستند.

همان خانم دکتر معروف!

همان خانم دکتر معروف!

(Visited 786 times, 1 visits today)

درباره‌ Iranian Society General Physicians

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*