آخرین «یلدا»؟

به یاد استاد دکتر  علیرضا یلدا

دکتر بابک زمانی، رییس انجمن سکته مغزی

دکتر یلدا استاد بزرگ طب کسی که به عنوان الگوی طبابت در اذهان جامعه پزشکی شناخته می‌شد و هسته اصلی اخلاق به معنای قضاوت در نیک و بد رفتار پزشکی و از این رو طبیب جامعه پزشکی محسوب می‌گردید دیروز آخرین یلدای خود را تا صبح نپایید! بیمار بماند و طبیب برفت!

آیا دکتر یلدا، از سلاله طبیبان بزرگی که ما را به حکمای تاریخیمان ربط می‌دادند آخرین بود؟ آنان که ضمن اشراف بر اخرین دانش روز، بیمار را، و نه فقط علایم او را که درد و رنج او را، بستر اجتماعی و خانوادگی او را نمی‌دیدند بلکه استنشاق می‌کردند! تحقیر روزافزون کار پزشکی به معنای مطلق آن؛ یعنی شنیدن و دیدن و بو کردن و شرح‌حال گرفتن و معاینه کردن و ماهیت بیماری را به زبان ساده توضیح دادن و فایده‌ای رساندن در برابر اعمال و اقدامات تکنولوژیک ظاهرفریب پزشکی، واقعیتی انکارناپذیر است اما آموزه خود دکتر یلداست که هیچ چیز قادر نخواهد بود جامعه پزشکی را از تولید یلدا‌های جوان باز بدارد.

گیرم رشته‌های داخلی‌ای که تنها به‌‌ همان کار انسانی می‌پردازند روزبه‌روز در برابر رشته‌هایی که حتی جراحی هم نیستند اما به نوعی کار عملی آراسته شده‌اند رنگ ببازند؛ گیرم اقبال بسیاری از جوانان به سمت رشته‌هایی باشد که هر چه بیشتر از بیمار دورشان می‌کند؛ گیرم که رشته‌هایی که نام‌های اساطیری پزشکی ما به آن می‌پرداخته‌اند یا هنوز می‌پردازند مورد عنایت مردم و جامعه نباشند؛ گیرم نقش و اهمیت طبیب به عنوان یک انسان تصمیم‌گیر در اذهان جامعه ما هر چه کم‌رنگ‌تر و کم‌رنگ‌تر شده باشد. واقعیت اما آن است که هیچ فرماسیون اقتصادی اجتماعی قادر نخواهد بود دانش طب را از میراث انسانی آن از میراث یلدا‌ها، قریب‌ها، مقتدر‌ها و دواچی‌ها تهی کند.

آنچه از او و آن کلاس‌های پرشور و پر محبتی که در آن زیرزمین تنگ بخش عفونی بیمارستان امام برگزار می‌شد در خاطر جامعه پزشکی، از پیر‌ترین‌ها تا جوان‌ترین‌ها مانده قابل زدودن نیست. درس محبتی که ده‌ها سال علیرغم تنش‌های مختلف اجتماعی، تندی‌ها و خشونت‌هایی که خارج از دیوار‌های آن مریض خانه جریان داشت هیچ‌گاه باز نایستاد. آنجا سوای آنچه که درباره بیماری‌های عفونی گفته می‌شد طبیبان رشته‌های دیگر را هم به خود جذب می‌کرد تا مدلی واقعا موجود از یک «طبیب انسان» با تمام ابعاد مختلفش را نظاره‌گر باشند و زاویه و فاصله خود را با او بسنجند!

بعد از کلاس او در صندلی چوبی کنار میز ریاست بخش که هیچگاه آن را نپذیرفت می‌نشست تا بچه‌ها هر کس بیمار پیچیده‌ای در هر بخشی دارد مطرح کند و او آنچه می‌گفت حتما مفید بود حتی اگر گفته بود نا‌امید نشو! و فرقی نمی‌کرد رزیدنت سال اولی باشی که عملا حمال یکی از بخش‌هاست یا اتند (استاد)‌‌ همان بخش! با همه با یک نگاه و یک لحن برخورد می‌کرد. آن اتاق تنها جایی از بیمارستان بود که سال یکی هم نه تنها ادم که طبیب بود.

شب دراز است و طولانی اما دکتر یلدا به ما آموخت که زندگی ادامه خواهد یافت و او آخرین یلدا نخواهد بود یلداهای بسیاری همین الان در اطراف و دور و نزدیک حضور دارند. بسیار جوانند اما بسیار پرتلاش. نرفته‌اند، مانده‌اند و نخواهند رفت. من هر روز بسیاری از آن‌ها را ملاقات می‌کنم. تعدادشان اندک است اما مثل گوهری کوچک اما شب چراغ به چشم می‌آیند. آن‌ها تمام یلدای طولانی را خواهند تابید تا صبح بدمد.

مورنینگ ده‌ها ساله بخش عفونی بیمارستان امام نمی‌تواند بی‌حاصل بماند.

 

(Visited 121 times, 1 visits today)

درباره‌ Iranian Society General Physicians

یک نظر

  1. پیراسته -جعفرزاده

    بسیار زیبا و گویا،واقعا لذت بردم.من خواهر خانوم آقای دکتر یلدا هستم ،۵۴ سال ایشان را می شناختم همیشه مهربان و خوشرو بود دل کسی را نیازرد همه دوستش داشتند و یاد و خاطره اش درقلب همه کسانیکه ایشان را می شناختند زنده و ماندگار خواهد بود.لینک این نوشتار دلنشین را برای همسر ایشان(خواهرم)ودخترانش خواهم فرستاد .برای جناب دکتر زمانی سلامتی و عمر طولانی آرزومندم .شاد باشید و پاینده

جوابی بنویسید پیراسته -جعفرزاده جواب را باطل کن

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*