پزشکی به مثابه آرایشگری

#نگاه_از_بیرون

دکتر محمدباقر تاج‌الدین، جامعه‌شناس

توضیح سایت انجمن پزشکان عمومی ایران: انتشار این مقاله نه به‌منزله تایید آن که به‌ نیت درگرفتن یک گفت‌وگوی انتقادی بین پزشکان و علمای علوم انسانی به‌ویژه جامعه‌شناسان است. باید دریابیم کجای راه را پزشکان یا جامعه یا… اشتباه رفته‌اند که بازارِ (به‌قول نویسنده میلیاردی) زیبایی مشتری دارد ولی همزمان پزشکان خانواده و بسیاری از دیگر پزشکان درمانگر در بخش‌های خصوصی و دولتی به‌عسرت روزگار می‌گذرانند. واقعا اشکال از آن زن و شوهر پزشک عمومی است که از طبابت فاصله گرفته‌اند یا جامعه‌ای که حتی فوتبالیست‌ها و هنرپیشه‌هایش را به تاسیس کلینیک‌های زیبایی (به‌قول ایشان: آرایشگری!) کشانده است. نقش سیاست‌گذار در این میانه چیست؟ پیش از این، یک نشست #پزشک_جامعه با حضور جامعه‌شناس ارجمندی برگزار کرده‌ایم و امیدواریم دومین نشست را پاییز امسال برگزار کنیم. این گفت‌وگو باید به‌دور از سطحی‌نگری و شعارزدگی و نفرت‌پراکنی ادامه یابد.

حرفه پزشکی در ایران وضعیت عجیب و غریبی پیدا کرده به‌گونه‌ای که می‌توان گفت دست‌کم بخشی از آنان کم و بیش چنان در دنیای آرایش و زیبایی فرو رفته‌اند که تو گویی دیگر پزشک نیستند و بلکه آرایشگرانی هستند که چنین دست به آرایش و زیبایی زنان و مردان جامعه می‌زنند و از قِبَلِ این کار صد البته پول‌های خوبی هم به جیب می‌زنند. در همسایگی منزل ما زن و شوهر پزشک عمومی‌ای هستند که مطب خود را دقیقا تبدیل به آرایشگاهی کرده‌اند که شب و روز در حال آرایش و زیبایی بوده و به انواع و اقسام روش‌های زیبایی و مدیریت بدن از بوتاکس گرفته تا پرتز و لیزر پوست و… روی آورده‌اند و حقیقتا چه ثروتی هم برای خود به هم زده‌اند که بیا و ببین به گونه‌ای که هر کدام‌شان خودروی چند صد میلیونی و بلکه میلیاردی زیر پای‌شان است و در نیاوران خانه‌ای گران قیمت هم دارند.

این را مقایسه کنید با معلم و استاد دانشگاهی که از پسِ سال‌ها و بل دهه‌ها مطالعه و تحقیق و نوشتن هنوز توان خرید یک آپارتمان ۶۰ یا ۷۰ متری را هم ندارد و دردآورتر این که برای اجاره منزل حتی به اطراف تهران مثلا پردیس پناه می‌برد!!!! بر این وضع اسف‌بار اگر خون فشانم رواست!! تأسف‌بارتر این‌که همواره در جامعه بسیاری از افراد و شهروندان گرامی‌آن چنان از معلمان و استادان توقع و انتظار دارند که گویی آنان باید قدیس باشند و به زندگی قدیس‌مآبانه روی بیاورند اما کسی نیست بگوید در این وضعیت چگونه می‌توان از معلمان و استادان چنین انتظاری را داشت؟ استاد دانشگاهی که دریافتی ماهانه‌اش ۳ میلیون تومان است چگونه باید پاسخ‌گوی نیازهای خود و خانواده‌اش باشد؟ چرا از پزشکانی که سوگند یاد کرده‌اند و اکنون آن سوگند را کاملا به فراموشی سپرده‌اند و در مسیر غیر اخلاقی و غیر انسانی قرار گرفته‌اند چنین انتظاری نمی‌رود؟!!

از سوی دیگر، گویی هیچ نظارت و کنترلی هم بر این رویه‌ای که پزشکان در پیش گرفته‌اند وجود ندارد و آنان به راحتی و بدون هیچ نگرانی‌ای مطب‌های خود را تبدیل به آرایشگاه و سالن زیبایی کرده‌اند و آن چنان پول پارو می‌کنند که مگو و مپرس!! البته در جامعه‌ای که بسیاری از زنان و مردانش با شدت و حدت هر چه تمام‌تر به مدیریت بدن و زیبایی روی آورده‌اند و ملاک بود و باش و شخصیت و هویت‌شان زیبایی ظاهری شده است روشن است که نتیجه‌اش نیز می‌شود تبدیل مطب‌های پزشکی به آرایشگری و پول به جیب زدن!!!

تجاری و کالایی شدن امر پزشکی یکی از مشکلات و معضلات حوزه بهداشت و درمان در کشور ما است به‌گونه‌ای که حالا بدل به آرایشگری هم شده است و برای به‌دست آوردن پول و ثروت شاید تازه این اول راه و کار باشد و گویی باید در انتظار بنشینیم تا ببینیم که چه بازی‌های عجیب دیگری از آستین بازیگران این حرفه بیرون می‌آید!!!

منتشر شده در: سایت انگاره

(Visited 614 times, 1 visits today)

درباره‌ Iranian Society General Physicians

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*