دکتر حمیدرضا نمازی
در جستوجوی مکان ازدسترفته
جایزه نوبل پزشکی، سال گذشته به پژوهشگرانی تعلق گرفت که در پی کشف مبانی نورولوژیک برای درک مکان و جهتیابی بودند. به تعبیر دیگر، مساله این بود که سیستم مکانیابی مغز ما بر چه مبنایی از سازواری سلولی و سازگاری عصبی استوار است. سابقه این پرسش در طب به اوایل دهه۷۰ برمیگردد؛ یعنی آن زمان که پژوهشگران، گامهای آغازین حلمعمای مکانیابی را با نشانکردن سلولهایی در هیپوکامپ، برداشتند.
این پرسش البته مساله دیرین بشر است و قرنها فلاسفه را به خود مشغول کرده است. مکان برای فلاسفه امروز فضایی با سلسلهتداعی معانی و حضوری از وقایع و خاطرات است. قدری عقبتر که میرویم، ریشه تلقی فلسفی از مفاهیم جهت و مکان را در «کانت» میبینیم. «کانت» شرط ادراک را در مکانمندی و زمانمندی میدانست و بر این باور بود که تلفیق آگاهی و مکان و البته زمان است که امکان فهم را بهوجود میآورد. «کانت» شاید اولین فیلسوفی باشد که مکان را تفسیری عینی و آفاقی نکرد؛ بلکه آن را امری ذهنی و انفسی دانست. از منظر «کانت» مکان و زمان دومقوله پیشینی در ساختار عقل ما هستند. به تعبیر دیگر، امورات عالم برای فهم عقلی باید از گذر زمان و مکان رد شوند. بسیار کسان از جماعت فیلسوفان، بعدها این تلقی «کانت» را نقد کردند، اما هرچه باشد این «کانت» بود که نطفه مکان را در ذهن انسان بست.
به تسامح میتوان گفت بیماری آلزایمر نمود عینی این مباحث فلسفی است. این مساله همیشه مطرح بوده این اختلال در مکانیابی است که آگاهی را مخدوش میکند یا اختلال در آگاهی است که به ناتوانی در مکانیابی منجر میشود. دستاورد برندگان نوبل پزشکی نوید درمان بنیادین آلزایمر را در آینده میدهد و مکان از دسترفته این بیماران را برایشان برمیگرداند. کشف سلولهای مکانیاب البته نباید به همین راحتی موجب نگاههای تقلیلگرایانه شود. به بیان دیگر تقلیل فلسفه به علم، از نظر منطقی در این موارد مجاز نیست.
از ریشههای علمی و فلسفی که بگذریم، نگاه فناورانه به این دستاورد سترگ علمی است که اهمیت پیدا میکند. بهنظر میرسد روزگاری که از علم به تکنولوژی میرسیدیم، گذشته است. «هایدگر» فیلسوف شهیر آلمانی جهان جدید را تصویری از تکنولوژی میدانست و علم را طفیل تکنولوژی فرض میکرد. ما مردمان آمیخته با تکنولوژی، سالهاست به طرق مختلف از فناوری جیپیاس استفاده میکنیم. در ایران خودمان، این مساله گاهی خیلی بهکار میآید. کافی است از اتوبان خلیجفارس– (قم) به سمت تهران بیایی و دنبال ورود به «نواب–شمال» باشی. تابلوها چنان گیجت میکنند که اگر مسیر را با همین سلولهای مکشوف برندگان نوبل تشخیص ندهی، لاجرم یکبار باید تمام شهر را دور بزنی تا مسیر را پیدا کنی.
استفاده از فناوری جیپیاس، چنان در جهان فراگیر شده که هرکس از ارزانترین گوشیهای هوشمند هم بهرهمند باشد حتی بدون اینترنت هم مجال استفاده از آن را دارد. بدون اینترنتش البته گاهی آدمی را به بخشیدن عطای جهت به لقای مسیر میرساند. رواج استفاده از جیپیاس در جهان خیلی جلوتر از کشف اخیر مکانیسم مکانیابی در مغز رخدادهاست. بعید نیست تناظر کشف برندگان نوبل با دستگاه جیپیاس، موجب اهمیت این کشف شده باشد. هرچه هست این مهم نمایانگر الگوبرداری علمی پژوهشگران حوزه طب از اتفاقات جهان مجازی فناوری است. چندی پیش تحقیقی نشان داد جراحانی که پیش از عمل، بازیهای رایانهای خاصی را انجام داده باشند، کمتر دچار خطای پزشکی میشوند. استفاده از فناوری این بازیها همچون پیاسپی، همچنین نوید رواج عمل جراحی از راه دور را در آینده میدهد. نوبل پزشکی امسال، بازتاب قیاس به نفس آدمی با جهان پیچیده تکنولوژیک است. شاید روزی سلولهای متناظر با بلوتوث هم کشف شد. کسی چه میداند!
* عضو گروه اخلاق پزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران