پدر خانواده سلماسی: من کی گفتم برای جراحی پول خواستهاند؟
دکتر مسعود جوزی*
تکذیب شد! یک هفته هیاهو و هزاران پیام دست بهدست شده در شبکههای اجتماعی تکذیب شد! اینکه پزشکان بیرحم و پولپرست جان مادر و فرزند سلماسی را گرفتند، تکذیب شد! اینکه پزشکان به پدر خانواده گفتند اگر پول ندهی زنت را سزارین نمیکنیم، تکذیب شد!
فقط یک تبصره: شرافتمندانه تکذیب نشد! فهمیدند خبر دروغ بود ولی تکذیب را طوری پیچاندند که تایید بهنظر آید. این هم از معجزات ژورنالیسم هم زرد و بیاخلاق و هم سیاستزده این روزهای ماست. این چند خط را از خبرگزاری «تابناک» ۱۶ شهریور بخوانید:
این مرد همسر از دست داده از برخی روایتهایی که از جانبش نقل شده هم گلایه دارد، در اینباره به «تابناک» میگوید: «اینکه میگویند از عهده هزینهها برنیامدهام، درست نیست چون درباره هزینههای جراحی به من چیزی نگفتند وگرنه با قرض کردن هم شده، پولی که لازم بود را فراهم میکردم؛ مسئولان بیمارستان خودشان تصمیم گرفتند که همسرم با زایمان طبیعی وضع حمل کند و باید تشخیص میدادند که اگر این کار خطر دارد، انجامش ندهند؛ حتی اگر پول هم نداشتم و میگفتم قادر به تأمین هزینههای جراحی نیستم، باز هم میبایست اگر لازم تشخیص میدادند، جراحی میکردند. آیا غیر از این است و اشتباه میکنم؟!»
این چند جمله قرار است تکذیب خبری باشد که ابتدا روز ۱۱ شهریور در سایتی بی نام و نشان منتشر شده بود:
مرگ زن فقیر به خاطر نداشتن هزینههای زایمان در بیمارستان سلماس
به گزارش سایت روز نو، در بیمارستانی در شهرستان سلماس از توابع استان آذربایجان غربی، یک زن حامله که به تشخیص دکتر باید با عمل جراحی فرزند خود را به دنیا میآورد به خاطر نداشتن هزینههای عمل مجبور به زایمان طبیعی شده و جان خود را از دست داد.
حالا قضیه روشن شده است. زن بارداری پس از زایمان طبیعی، در اثر عوارض زایمان یا بیماریهای زمینهای از دنیا میرود. شوهر داغدارش پیش خود تصور میکند اگر همسرش سزارین میشده زنده میمانده است. این خبر به گوش خبرنگار سایت «روز نو» میرسد و ایشان هم که تصور کرده در این آب گلآلود پزشکستیزی ماهی درشتی نصیبش شده است، باقی داستان را از تخیلات خود جعل میکند:
این کارگر روزمزد که در بخش ساختمانی کارگری کرده و مزد ناچیزی دریافت میکند، با اشک در چشمهایش از بیرحمی مسئولان بیمارستان شهرستان گفته و تاکید میکند مسئولان بیمارستان توجهی به وضعیت بد مالی او نکرده و گفتند صرفا در ازای پرداخت هزینه مورد نظر حاضر به عمل همسرم هستند و با شروع درد زایمان وقتی موفق به تامین هزینه فوق نشدم آنها بیرحمانه همسرم را مجبور به زایمان طبیعی کرده و او را کشتند.
حالا خبرگزاری «تابناک» دریافته این خبر که پس از انتشار اولیه، علاوه بر انتشار گسترده در شبکههای اجتماعی، در سایتها و خبرگزاریهای بهظاهر حرفهای نیز تکرار شده جعلی بوده است. اخلاق حرفهای حکم میکند این خبر بهصراحت تکذیب شود ولی بهجای اصل ماجرا که تکذیب «سودجویی پزشکان و الزام به پرداخت پول برای انجام جراحی ضروری» است، سعی می شود آب همچنان گلآلود بماند. به تیتر و شروع مطلب «تابناک» توجه کنید:
تأملی بر مرگ مشکوک مادر سلماسی در بیمارستان؛ تکذیبهایی که یک زائو را «شبح» نشان میدهند!
هرچقدر شواهد حکایت از آن دارند که مادر بارداری بر اثر اشتباه کادر درمانی در یکی از بیمارستانهای سلماس (از توابع استان آذربایجان غربی) جان باخته، مسئولان اصرار دارند که وقوع چنین حادثهای را تکذیب کنند!
نویسنده در اینجا همان کاری را میکند که فریاد امام علی (ع) را به آسمان رسانده بود: آمیختن راست و دروغ! اینکه مادر بارداری پس از زایمان درگذشته درست است ولی اینکه این اتفاق «بر اثر اشتباه کادر درمانی» رخ داده باشد، ادعایی است که تا در یک دادگاه صالح به اثبات نرسیده باشد، خود افترایی مستوجب پیگرد محسوب میشود.
فقط میماند چند نکته اضافی:
۱- بازار شایعه و دروغ بر ضد جامعه پزشکی، رونق بیسابقهای یافته است. از تمام دلایل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی گذشته، یک دلیل مهم «سنگ مفت، گنجشک مفت» و «تیری در تاریکی انداختن» این کار زشت است. شایعهسازان و دروغپردازان از سعه صدر جامعه پزشکی سوءاستفاده میکنند. چرا نباید این مورد اخیر توسط وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی و انجمن متخصصین زنان و مامایی پیگیری حقوقی شود؟
۲- شایعهسازان و دروغپردازان اتفاقاً بر نکتهای انگشت گذاشتهاند که نهتنها از نکات مثبت نظام سلامت ما بلکه از افتخارات جمهوری اسلامی ایران در ۳۰ سال گذشته است. کشور ما در چند دهه گذشته بارها بهدلیل کاهش موارد مرگ حوالی زایمان مورد تقدیر مجامع بینالمللی قرار گرفته که از این بابت باید به بنیانگذاران نظام شبکه بهداشتی کشور درود فرستاد. هماکنون نیز موارد ناگزیر اتفاق افتاده بهدقت در «کمیته بررسی مرگومیر مادران باردار» پیگیری میشود.
۳- اینکه متاسفانه در سالیان اخیر بهدلایل متعدد (نبود امنیت شغلی و تامین اقتصادی و…) سطح روزنامهنگاری ایران پایین آمده درست، ولی آیا واقعاً یک خبرنگار یا مدیر سایت متوجه نیست که دلیل ضرورت جراحی را باید پزشک معالج تشخیص دهد نه همراه بیمار؟ روزانه هزاران مورد مرگ بر اثر بیماری یا عوارض مداخلههای پزشکی (جراحی، دارودرمانی و…) در سراسر جهان اتفاق میافتد. یعنی یک اهل رسانه نمیداند در اینگونه موارد تخصصی، برای تشخیص قصور کادر درمانی، باید از یک کارشناس معتمد کمک بگیرد؟ اگر فردا کارگری ادعا کرد برج میلاد کج و غیرمهندسی ساخته شده است هم این خبر را بدون بررسی کارشناسی منتشر میکنید؟ یعنی بین خبرنگار یا سردبیر یا مدیر یک خبرگزاری حرفهای با یک کاربر معمولی وایبر و تلگرام نباید فرقی وجود داشته باشد؟
۴- مگر همین اصحاب رسانه نبودند که بالا بودن آمار سزارین در کشور را دلیلی بر سودجویی پزشکان میدانستند؟ حالا که وزارت بهداشت برای تشویق به زایمان طبیعی، انجام آن را در بیمارستانهای دولتی رایگان کرده، چه شده است که با یک مورد مرگ (که اگرچه بسیار تاسفآور است ولی در پیشرفتهترین کشورهای جهان نیز اتفاق میافتد) فریاد بازگشت به سزارین سرمیدهند؟ (فارغ از اینکه در این مورد خاص گویا مرگ بیمار بهعلت کاردیومیوپاتی بوده و اصلاً به نوع زایمان ارتباط نداشته است.)
۵- این هم که برخی با بخشی از جامعه پزشکی یا شخص وزیر بهداشت مشکل دارند قابل درک است. نگارنده پزشکی است که هم به برخی از همکاران خود و هم برخی از عملکردهای وزارت بهداشت انتقاد داشته و بارها این انتقادات را گفته، نوشته و منتشر کرده است. اما… آیا هدف وسیله را توجیه میکند؟ آیا با هر هفته یک شایعه دروغ ساختن و در فضای مجازی انتشار دادن نظام سلامت اصلاح خواهد شد؟ چه کسی از تخریب اعتماد بین بیمار و پزشک سود خواهد برد؟
۶- اینکه دروغی را با صدای بلند فریاد بزنی و بعد با پچپچ و در لفافه تکذیب کنی، یکی دیگر از کژرویهای ژورنالیسم سیاستزده و بیاخلاق ماست. حالا که فهمیدهاید داستان مرگ یک مادر بهدلیل سودجویی پزشکان دروغ بوده، لازم نیست از ما عذرخواهی کنید. فقط مردانه تکذیب کنید!
* مدیر مسوول ماهنامه پزشکان گیل
Masoud_jowzi@yahoo.com