اول خودمان پزشک خانواده را باور کنیم

دکتر حمید خاکسار

دکتر حمید خاکسار

چندین سال است تمامی دلسوزان نظام سلامت کشور تنها راه به سامان رسیدن برنامه‌های بهداشت و درمان کشور را اجرای صحیح و اصولی برنامه پزشک خانواده می‌دانند. حتی در سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری، سایر اسناد بالادستی و قوانین صادره از مجلس شورای اسلامی و همچنین برنامه‌های توسعه سوم، چهارم و پنجم نیز دولت و مسوولین وزارت بهداشت و درمان را مکلف و ملزم به اجرای سطح‌بندی خدمات، نظام ارجاع و برنامه پزشک خانواده کرده‌اند.

برای نخستین بار در اواخر وزارت دکتر پزشکیان (سال ۱۳۸۴) طرح پزشک خانواده در قالب بیمه روستاییان در کشور آغاز گردید و باز هم به همین شیوه در اواخر دوران وزارت خانم دکتر دستجردی در دولت پیشین برنامه پزشک خانواده شهری در استان‌های فارس و مازندران کلید زده شد. برنامه‌ای که هم اکنون با قدرت در حال اجراست ولی دکتر هاشمی و یاران‌شان در وزارت بهداشت دولت تدبیر و امید گسترش و توسعه این برنامه را در کشور نیازمند به زیرساخت‌ها و زمینه‌هایی می‌دانند که آماده سازی آن پانزده سال به طول خواهد انجامید. یکی از این موارد فرهنگ‌سازی برای اجرای این برنامه است.

دکتر حمید خاکسار پزشک عمومی و عضو قدیمی هیات مدیره انجمن پزشکان عمومی شیراز، به‌عنوان یکی از مدافعان و حامیان سرسخت برنامه پزشک خانواده شهری در استان فارس، در نوشتاری دیدگاه‌های خود را درباره فرهنگ‌سازی برای اجرای برنامه پزشک خانواده ارسال کرده‌ است.

ضمن خسته نباشید به تمامی همکاران سخت‌کوش و فداکار پزشک خانواده شهری در استان‌های فارس و مازندران که در این سه سال و نیم با وجود ناملایمات و دشواری‌ها توانسته‌اند این برنامه مترقی و مردمی را در مسیر صحیح خود با قدرت ادامه دهند، ایجاد یک تحول و دگرگونی شگرف در نظام سلامت کشور نیازمند فرهنگ‌سازی اصولی هم در میان مردم به‌عنوان گیرندگان خدمت و هم پزشکان و مسوولان نظام سلامت به‌عنوان عرضه‌دهندگان خدمت است. متاسفانه این امر مهم به‌صورت اهرم فشار یا بهتر بگوییم بهانه‌ای برای مخالفان اجرای برنامه پزشک خانواده تبدیل شده است تا آن‌جا که اعلام می‌کنند باید اجرای این برنامه را به تاخیر انداخت یا حتی متوقف کرد تا زمینه‌های فرهنگی در جامعه تبیین گردد و سپس آن را عملیاتی کرد.

فرهنگ تخصص‌گرایی مهم‌ترین مانع و سد برای اجرای این برنامه در کشور عنوان شده اما پرسش این است چه کسانی مسبب و بانی اندیشه تخصص‌گرایی در میان جامعه بوده‌ و تا به امروز هم نیز در حال دامن زدن به آن هستند؟ به‌نظر بنده سازمان‌های بیمه‌گر مسبب واقعی این کژاندیشی در جامعه هستند؛‌‌ همان سازمان‌هایی که امروز متضرر اصلی تخصص‌گرایی در کشورند. چاپ میلیون‌ها دفترچه بیمه درمانی و توزیع آن میان مردم به‌مثابه چک‌های سفید که هر کس می‌تواند به تشخیص خود از آن بهره‌برداری کند و هر پزشکی هم که صلاحیت نوشتن نسخه را دارد اعم از این‌که با سازمان‌های بیمه‌گر طرف قرارداد باشد یا نباشد بتواند میلیون‌ها تومان هزینه در آن ایجاد کند. این بزرگ‌ترین اشتباه و انحراف در صنعت بیمه کشور است. شما در کجای دنیا این شیوه را دیده‌اید؟ بدیهی است وقتی مردم بتوانند با کمترین هزینه و بدون هیچ دشواری از بالا‌ترین سطوح درمان بهره‌مند شوند از آن به عنوان انتخاب اول‌شان سود خواهند برد. این در حالی است که در تمامی نظام‌های موفق سلامت و بیمه‌ای جهان سطح‌بندی خدمات ارایه شده یک اصل اولیه و بدیهی است و مردم نیز با آن کاملاً آشنا هستند. در یک کلام مردم اساساً در این میان مقصر نیستند و این فرهنگ را نظام سلامت برای آن‌‌ها نقش زده است.

چگونه است که در برخی از سازمان‌های همین کشور و در میان همین مردم مانند کمیته امداد، شرکت نفت و… با اجرای سطح‌بندی خدمات به‌نوعی پزشک خانواده اجرا شده و مردم هیچ مشکل فرهنگی با آن پیدا نکرده‌اند؟ پس اگر می‌خواهیم فرهنگ مردم را برای پذیرفتن برنامه پزشک خانواده تغییر دهیم لازم است که دولتمردان ما اول فرهنگ خود را اصلاح کنند!

برمی‌گردیم به دولت تدبیر و امید و انحراف فاحش وزارت آقای هاشمی در دامن زدن به آتش تخصص‌گرایی و طرح موسوم به تحول سلامت. گرچه در این‌جا قصد ندارم نتایج مثبت و مردمی اجرای طرح تحول را به‌ویژه در بیمارستان‌ها و بخش بستری که باعث رضایت نسبی جامعه به‌دلیل کاهش هزینه‌های آن‌ها گردیده نادیده بگیرم، اما این متولیان عزیز با بوق و کرنا تاسیس صد‌ها کلینیک ویژه با حضور هزاران متخصص و فوق‌تخصص را به مردم نوید داده‌اند؛ کلینیک‌هایی که بدون هیچ‌گونه رعایت سطح‌بندی خدمات و نظام ارجاع و برخلاف تمام موازین ذکر شده در بالا، مردم می‌توانند با پرداخت ۳۰۰۰ تومان تنها با تشخیص خود از بالا‌ترین سطوح تخصصی استفاده کنند. جالب این‌که تاسیس این کلینیک‌ها را آماده‌سا‌زی و زیرساخت اجرای برنامه پزشک خانواده اعلام کرده‌اند. آیا این فرهنگ‌سازی است!؟

چگونه می‌توانید مردمی را که امروز می‌توانند به‌سادگی با پرداخت ۳۰۰۰ تومان به این کلینیک‌ها مراجعه می‌کنند، مجبور کنید فردا برای درمان بیماری‌شان در مرحله اول الزاماً توسط پزشک خانواده ویزیت شوند؟ جالب این‌که در طرح‌های جدید و ابداعی معاونت بهداشتی وزارتخانه تحت عنوان طرح حاشیه‌ شهرها و ایجاد پایگاه‌های سلامت مردم مجبورند به یک کاردان یا کار‌شناس به‌عنوان مراقب سلامت مراجعه کنند. با این زمینه‌های فرهنگی که ایجاد کرده‌اید چگونه می‌توانید به یک شهروند تهرانی بگویید خانم باردار شما باید طی ۹ ماه حاملگی توسط یک مراقب سلامت معاینه و پیگیری گردد و در صورت تشخیص وی به پزشک خانواده و بعد به متخصص زنان ارجاع داده شود؟ این یک اصل پذیرفته شده اجتماعی است که شما نمی‌توانید امتیاز‌ها و مزایایی را که به‌راحتی در اختیار مردم قرار می‌دهید با هر ترفند و منطق به آسانی از آن‌ها بازستانید. از همین‌جاست که مخالفت و ضدیت با هر برنامه مترقی و پیشرفته‌ای که برای مردم محدودیت ایجاد می‌کند، حتی اگر به سود آن‌ها باشد، در جامعه آغاز خواهد شد.

پس اول زیرساخت‌ها را درست پایه‌ریزی کنیم؛ نه این‌که نخست بنیانش را خراب و سست کنیم و بنا را بر آن بنیاد نهیم و زمانی که ویران شد بگوییم: خوب مردم نپذیرفته‌اند. شاید به همین دلیل است که شخص اول وزارتخانه اعلام می‌کند پزشک خانواده را اجرا کنید ولی ارجاع در آن آزاد باشد که مردم بتوانند به هر متخصصی که تشخیص دادند بروند چون زمینه فرهنگی آن مهیا نیست!

و این‌‌ همان ترویج تخصص‌گرایی در کشوری است که متولیان فوق‌تخصص نظام سلامت آن را هدایت می‌کنند. البته نقش رسانه‌های جمعی دیداری- نوشتاری- گفتاری و تریبون‌های متعدد در مساجد، مدارس، مراکز برگزاری نماز جمعه‌ها و… در گسترش و ایجاد زمینه مناسب فرهنگی در میان مردم را نمی‌توان از نظر دور داشت ولی همه این‌ها به‌شرطی است که اراده قوی برای اجرای این برنامه در میان مسوولان ریشه دوانده باشد. بعد از نظام و مسوولین، وظیفه خطیر فرهنگ‌سازی را خود ما پزشکان باید بر عهده بگیریم. امروز بسیار می‌گویند مردم از پزشک خانواده ناراضی‌اند. حتی گفته می‌شود پزشکان خانواده نیز از آن ناراضی هستند!

بدیهی است اگر پزشک خانواده را تامین کنیم، مطالبات وی را سازمان‌های بیمه‌گر با چندین ماه تاخیر و به‌صورت ناقص پرداخت نکنند و هر روز برای او ده‌ها دستور و وظیفه و دستورالعمل رنگارنگ صادر نکنند، مردم را هر روز علیه پزشکان نشورانند و به‌جای تدوین گایدلاین‌ها و ایجاد یک زیرساخت الکترونیک و سامانه اینترنتی صد‌ها کاغذ و دفتر و فرم بر سر او نریزند و در یک کلام او را دلزده نکنند، او نیز از شرکت در برنامه مترقی و ملی پزشک خانواده خرسند خواهد شد. بگذارید برای اولین بار پزشک عمومی از طبابت خود لذت ببرد، آن‌گاه می‌توانید از این پزشک که مردم او را به‌عنوان حکیم و حامی سلامت خود و در یک کلام پزشک خانواده خود برگزیده‌اند انتظار داشته باشید با صبر و حوصله و شوق و اشتیاق به مردم تفهیم کند که چرا نظام ارجاع و برنامه پزشک خانواده برای آن‌ها سودمند و حافظ سلامتی آن‌هاست و چرا تخصص‌گرایی آفت نظام سلامت کشور خواهد بود.

تنها تدوین و تصویب قانون و ابلاغ آن (هر چقدر هم مترقی و متعالی) نمی‌تواند متضمن موفقیت‌آمیز بودن اجرای آن باشد؛ در حالی که اندیشه و فرهنگ تخصص‌گرایی در بالا‌ترین ارکان وزارت بهداشت و درمان نهادینه شده است و آگاهانه نیز مردم را به آن سمت سوق می‌دهند. وقتی خود شأن و منزلت پزشکان خانواده را که باید متولی سلامت مردم باشند حفظ نمی‌کنیم، چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم آن‌ها مردم را از این برنامه خشنود سازند و بعد بگوییم مردم هنوز از لحاظ فرهنگی آماده نیستند و فعلاً اجرای نظام ارجاع به صلاح نیست و شاید وقتی دیگر!

دکتر حمید خاکسار

(Visited 407 times, 1 visits today)

درباره‌ Iranian Society General Physicians

2 نظر

  1. به نطر من هم مشکل اصلی پزشک خانواده اعتیاد شدید مردم به تخصص گراییست.این امر خیلی روشن
    است ودرک ان اصلا سخت نیست.حال چرا وزارتخانه با علم و اطلاع از ان. انرا نادیده میگیرد حتی به دامن
    میزند.چون قشر پزشکی دشمن دارد در بالا تراز وزارتخانه.هرروز توطئه ای اجرا میشود از خصوصی ستیزی گرفته تا فروش سوالات ازمون دستیاری .
    رها کردن بیماردرخارج ازبیمارستان خشونت باپزشک
    وحتی قتل پزشک که در هیچ فرهنگی سابقه ندارد.خدایا چه دشمنان قدرتمندی هم هستند که وزیر هم…..

  2. دکتربهمن مشفقی

    جناب دکتر خاکسار عزیز ! ممنون از روشنگری های ( انشاالله ) تاثیر گذارتان…. راستی آن اراده ی قوی که همچنان بر مرکب مراد خود ( بی اعتایی به رهنمود های صاحب نظران ودلسوزان خارج ازمیدان گود ) از جمله در مورد اخیر ، می راند ودر راه اجرای درست پزشک خانواده سنگ اندازی می کند وده سال فرصت فرهنگ سازی دراین زمینه را به فرصت سوزی تبدیل کرده است از کجا نشاءت می گیرد و تنها اراده ی خود را به هرطریق که شده است می خواهد تحمیل کند ؟!

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*