بیمهها باید قویتر و پررنگتر در بحث خرید راهبردی خدمات وارد شوند؛ در حالی که در حال حاضر بیمهها نقش کارپرداز را برای وزارت بهداشت ایفا میکنند؛ یعنی در مراکز درمانی هزینه انجام میشود و بیمه هم موظف است آن را پرداخت کند.
سارا غضنفری:حسن روحانی، حوزه «سلامت» را در اولویت برنامههای دولت تدبیر و امید قرار داد. حوزهای که این روزها بحثهای زیادی دارد. از بحث تجمیع بیمهها تا بحث پزشک خانواده که بسیاری از کارشناسان حلقه مفقوده موفقیت نظام سلامتش میدانند. از دیگر سو، در آستانه انتخابات مجلس دهم قرار داریم و بسیاری معتقدند کمیسیون سلامت مجلس باید معضلات حوزه سلامت را مدنظر داشته باشد. در همین باره «امید ایرانیان» با دکتر عزتالله گلعلیزاده؛ نایبرییس انجمن پزشکان عمومی کشور به گفتوگو نشسته است تا مشکلات حوزه سلامت را چنین اعلام کند:
شما چندی پیش اعلام کردید ۷۰درصد برنامههای حوزه سلامت محقق نشده است، این برنامههایی که در حوزه سلامت محقق نشده است چیست؟
بهزعم کارشناسان، قانون برنامه پنجم توسعه یکی از قوانین مترقی است که تا به حال در حوزه سلامت به تصویب رسیده است. ما مواد مختلفی در آن داریم که بعضا برخی از آنها اجرایی نشده است. بهطور مثال بحث نظام ارجاع بر پزشک خانواده است باوجود اینکه در دو برنامه چهارم و پنجم بر آن تاکید شده بود، ما عملا برنامه پزشک خانواده را فقط در سطح روستاها داریم که آن هم در حد سطح یک متوقف مانده و آن طور که باید و شاید از سطح یک به سطح دو که به هرحال ارجاع کامل باشد و بازخورد لازم را داشته باشیم، اتفاق نیفتاده است. بنا به دلایل مختلف برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع که هم در قانون برنامه چهارم توسعه و هم پنجم توسعه بر آن تاکید شده بود و باید در کل کشورفراگیر میشد، انجام نشده است.
دلیل این موضوع چیست؟
اتفاقی که افتاده است این است که ما در حال حاضر نظام ارجاع پزشک خانواده را در سطح روستاها به شکل ناقص داریم و در سطح شهرها در دو استان فارس و مازندران داریم که آن هم به هرحال با نواقص متعددی روبهرو است. کارشناسان معتقدند تنها راه برونرفت نظام سلامت از این آشفته بازاری که در حوزه سلامت وجود دارد بحث نظام ارجاع و پزشک خانواده است.
در مازندران البته پزشک خانواده بهخوبی اجرایی شد؛ درست است؟
این بحث با آن ایدهآلها فاصله دارد یعنی در بحث پزشک خانواده شهری در دو استان فارس و مازندران به هرحال نواقصی وجود دارد و هر طرح و برنامهای در شروعش با مشکلاتی روبهرو میشود که لازمهاش این است که اصلاحات مرتب در آن صورت بگیرد. منتهی چیزی که وجود دارد این است که رویکرد به این سمت باشد که واقعا آیا به جمعبندی رسیدیم که نظام سلامتمان را به سمتی ببریم که نظام ارجاع و پزشک خانواده را فراگیرش کند. رویکرد همه ارکان نظام سلامت باید به این سمت باشد. ما یک بحث اقتصاد مقاومتی را داریم و بهنظرم اقتصاد مقاومتی در حوزه سلامت محقق نمیشود مگر اینکه نظام ارجاع، سطحبندی خدمات و پزشک خانواده اجرایی شود. ما هر قدر پول در حوزه سلامت بریزیم مانند چاه ویل است که همه را میبلعد، بهویژه در حوزه درمان. ما نیازهایمان بسیار زیاد است ولی منابع مان محدود است و ما ناگزیر هستیم منابع مالیمان را ارجاع بدهیم به سمت خدماتی که عمومیت بیشتری دارد، به سمت خدماتی که در سطح یک باشد یعنی پیشگیری و غربالگری که در سطح یک قرار میگیرد.
منتهی مشکلی که وجود داشت که هم در تاکیدات مقام معظم رهبری آمد و هم در قانون برنامه چهارم و پنجم بود، بحث افزایش پرداختی از جیب مردم بود. در دو برنامه تاکید شده بود این موضوع به زیر ۳۰درصد برسد در صورتی که با شروع کار دولت جدید این ارقام بالای ۶۰درصد هم بعضا گزارش میشد. دولت ناگزیر بود بحث درمان را در اولویت قرار بدهد با برنامههایی تحت عنوان طرح تحول سلامت که حالا چقدر موفق بوده یا خیر باید کارشناسان نظر بدهند اما این یک قدم به سمت جلو بود که سر و سامانی به این موضوع بدهد. هرچند کارشناسان معتقدند باید در ادامه مسیر به بحث بهداشت توجه شود همانطور که همه به آن معتقدیم بهداشت مقدمه درمان است و پیشگیری ارجح به درمان است باید به این سمت برویم. سطح یک و بهداشت از مسیر نظام ارجاع و پزشک خانواده میگذرد.
مورد بعدی که اعلام کردید در حلقه نظام سلامت مغفول مانده است سطحبندی خدمات و تجمیع بیمهها است؛ دراینباره چه نظری دارید؟
بحث تجمیع بیمهها موافقان و مخالفانی دارد. بسیاری از کشورها بودند که صندوقهای متعددی داشتند، یک راهحلی برایش پیدا کردند. ما ناگزیر هستیم که بیمههایمان یک وحدت رویه داشته باشند نمیشود یک بیمهای یک دارو را با یک دوز خاص تحت پوشش بیاورد و داروی دیگر را نیاورد. ما در حدود ۱۹ تا ۲۱ صندوق بیمهای در سطح کشور داریم که بعضا سیاستهای متفاوتی دارند، باید این صندوقها را کم و تجمیع کرد و مهمتر از همه سیاست واحدی حاکم بر صندوقهای بیمه باشد. معمولا در بررسی نظامهای سلامت چهار محور مورد ارزیابی قرار میگیرد؛ بحث تولیت، بحث تامین منابع مالی، تولید خدمت و بحث تولید منابع است. از دیگر سو، این روش که ما بیمار را بستری کنیم و انواع و اقسام آزمایشات و پاراکلینیکها را انجام دهیم و بعد از بیمه بخواهیم بیاید و پولش را پرداخت کند، در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست و این درمان باید براساس یک راهنمای بالینی باشد که قطعا با مشارکت بیمهها صورت میگیرد.
همچنین بیمهها باید قویتر و پررنگتر در بحث خرید راهبردی خدمات وارد شوند؛ در حالی که در حال حاضر بیمهها نقش کارپرداز را برای وزارت بهداشت ایفا میکنند؛ یعنی در مراکز درمانی هزینه انجام میشود و بیمه هم موظف است آن را پرداخت کند.
در آخر به نمایندگان در مجلس پیش رو چه توصیهای در حوزه سلامت دارید؟
من مهمترین انتظار و خواسته را همانطور که دولت بهدرستی تشخیص داد و بحث سلامت را در اولویت قرار داد، مبحث اولویت سلامت برای مجلس نیز میدانم. در واقع مجلس باید سلامتمحور و سلامتنگر باشد. بیمهها سلامتمحور شوند و تمام برنامههای توسعهای نیمنگاهی به حوزه سلامت هم داشته باشند. مقوله سلامت بحث امنیت غذایی، زیست محیطی و تمام اینها مدنظر است. بهویژه روی کالاهایی که آسیبرسان هستند عوارض بسته شود و مهمترین مورد بحث آلودگی هواست که در پایتخت بهشدت شاهدش هستیم و همینطور ریزگردها که در سایر شهرها آسیبرسان شده است جزیی از حوزه سلامت است. در حال حاضر فرصت خوبی است که برنامههای بر زمین مانده در حوزه سلامت را در تدوین برنامه ششم توسعه مورد توجه قرار داده و آنها را لحاظ کنیم.