دکتر مهران قسمتیزاده
رییس شورای هماهنگی انجمن پزشکان عمومی ایران
دیابت در جهان و کشور ما با سرعت حیرتانگیزی در حال گسترش است. بهطوری که هر کدام از ما با دقت و پرسوجو حتما چند بیمار دچار دیابت را در اطراف خود پیدا خواهیم کرد و اگر به نتایج تحقیقات محققان کشور خودمان مراجعه کنیم، متوجه میشویم حداقل نیمی از افراد دچار دیابت، از بیماری خود مطلع نیستند. زندگی شهری و آفات آن چون بیتحرکی، رژیم غذایی ناسالم و تمایل زیاد مردم به فستفودها، زندگی ماشینی و کمتحرکی و پرداختن به فعالیتهای تفریحی فاقد تحرک مانند تماشای تلویزیون و بازیهای کامپیوتری و جدیدا ساعتها چرخیدن بدون حرکت در فضای مجازی، همه و همه دست در دست هم دادهاند و سبب افزایش شیوع دیابت شدهاند، بهطوریکه طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی میزان شیوع دیابت در دنیا در۴۰-۳۰ سال گذشته دو برابر شده است. وخامت اوضاع در کشور ما نیز مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه آنقدر زیاد است که محققین کشور معتقدند سالانه حدود ۴۰۰ هزار نفر به بیماران دچار دیابت در کشور افزوده میشود.
نکته درخور توجه دیگر در مورد دیابت این است که شیوع دیابت نوع ۲ که چاقی و بیتحرکی از مهمترین عوامل خطر بروز آن هستند و پیش از این، بیماری بیشتر در دورهی میانسالی و کهنسالی بوده است، بهدلیل گسترش سبک زندگی ناسالم (کمتحرکی و مصرف غذاهای حجیم و فستفودها) در کودکان، در این ردهی سنی نیز رو به گسترش است. امری که توجه ویژهی خانوادهها و مسوولان آموزش و پرورش کشور را میطلبد.
در کشورهای توسعهنیافته از جمله کشور ما نکتهی نگرانکنندهی دیگر پنهان بودن بیماری در بیش از نیمی از افراد دچار آن است، درحالیکه در کشورهای توسعهیافته فقط ۱۰% بیماران از بیماری دیابت خود مطلع نیستند. به همین دلیل در کشورهایی چون کشور ما، امکان بروز عوارض و مرگومیر آن در سنین پایینتر خیلی بیشتر از مردم اروپا و امریکاست.
شیوع دیابت و تاثیر آن سبب شده سازمان بهداشت جهانی امسال را سال مبارزه با گسترش دیابت اعلام کند و از همه دولتهای دنیا بخواهد توجه به دیابت را از مهمترین برنامههای نظام سلامت خود قرار دهند و این امر تاکید مجددی است بر درخواست این سازمان در سال ۲۰۱۱ از دولتمردان دنیا برای تلاش در زمینهی کنترل ۵ بیماری دیابت، سرطان، بیماریهای قلبی، بیماریهای ریوی و سکتههای مغزی که نقش بسیاری در مرگومیر بشر دارند.
با توجه به همین امر است که وزارت بهداشت کشور ما نیز در یک سال گذشته در مورد گسترش روزافزون دیابت اظهار نگرانی کرده و همین نگرانیها بوده است که سبب شده چندی پیش وزیر محترم بهداشت درمان از تمامی جامعهی پزشکی و پر رنگتر از همه، از پزشکان عمومی خواستند که در مبارزه با دیابت به کمک نظام سلامت کشور بیایند.
مسلما جامعهی پزشکان عمومی کشور در پاسخ مثبت به این دعوت وزیر بهداشت درنگ نخواهد کرد و پزشکان عمومی کشور حاضرند که در خط مقدم این جبهه با تمام قوت وارد شوند.
ولی آیا نظام سلامت کشور ما برای بهکارگیری این همکاران و بسیج نیروهای نظام در مبارزه با دیابت آماده است؟
پیش از پاسخ به این پرسش لازم است که پاسخ ۲ پرسش دیگر داده شود:
نخست اینکه خدمات مطلوب نظام سلامت به بیماران دچار دیابت باید چگونه باشد و جامعه برای مقابله با دیابت به چه چیزهایی نیاز دارد؟
دوم اینکه نظام سلامت کشور ما بهمنظور برخوردداری از خدمات مطلوب، چه تغییراتی را باید متحمل شود تا از تمام ظرفیت پزشکان عمومی و سایر افراد جامعهی پزشکی در حصول به نتیجه که همانا کنترل دیابت در جامعه است، بهرهمند شود؟
سازمان بهداشت جهانی و محققین و دانشمندان این عرصه معتقدند که برای پیروزی بر توسعهی دیابت باید در چند زمینهی اساسی تغییراتی محسوس رخ دهد.
۱- در سطح مردم و جامعه با تغییر در سبک زندگی و با تصمیمات جامعی که دولتمردان برای تسهیل در روند آن میگیرند.
۲- تغییر در شیوهی عرضهی خدمات منفرد توسط یک فرد به عرضهی تیمی خدمات. شیوهای که در آن بهکارگیری دیسیپلینهای گوناگون در این تیم و فراهم کردن شرایط مشورت در موارد پیچیده فراهم شود تا بتوان بهترین تصمیم را برای بیمار گرفت و از سوی دیگر با پشتیبانی از آموزش خودمراقبتی، شرایط را برای حضور بیمار در روند تصمیمگیری و درمان خود آماده کرد.
۳- نکتهی دیگر در مورد عرضهکنندگان خدمت تجهیز آنان به دانش روز است که از طریق استفاده از راهنماهای بالینی بهروز و بومی شده و برگزاری کارگاههای آموزشی مقدور میشود.
۴- استفاده از پروندهی الکترونیک برای ثبتنام بیماران و ثبت مداخلات انجام شده در روند تشخیص و درمان آنها یکی دیگر از الزامات این تغییر است.
اما مهمترین تغییر شاید تغییر در شیوهی پرداخت به عرضهکنندگان خدمات و ارزشگذاری خدماتی چون آموزش خودمراقبتی و ایجاد تسهیلات مالی برای انجام کار گروهی درمانگران و تیم درمانی است که لازمهی آن حمایت مالی شرکتهای بیمهی پایه و مکمل از این نوع خدمات است.
و از همه مهمتر اینکه برای مبارزه با دیابت و سایر بیماریهای مزمن نیاز به عزم ملی داریم و وزارت بهداشت درمان بهعنوان پیشاهنگ و رهبر این مبارزه باید به تمامی نیروهای داخل نظام سلامت، چه بخش دولتی و چه بخش خصوصی، در این مبارزه نظر داشته باشد و فقط در این صورت است که این مبارزه از شعار به عمل تبدیل میشود.
به میدان آمدن نیروهای دیگر جامعه از جمله سازمانهای غیردولتی از الزامات دیگر این مبارزه است؛ امری که اگر محقق گردد و دولت نیز از اینگونه اقدامات سازمان یافتهی اجتماعی حمایت کند، در کاهش بار این مبارزه بر دوش کنشگران نظام سلامت بسیار موثر خواهد بود.