سایت انجمن پزشکان عمومی ایران: نقش انجمنهای تخصصی پزشکی در سالهای اخیر یکی از مناقشهبرانگیزترین مسائلی است که همیشه مورد توجه جامعه پزشکی و حساسیت مسئولان وزارت بهداشت بوده است. در این میان تاکید وزارت بهداشت بر رویه علمی و تاکید برخی فعالان صنفی بر تقویت وجه صنفی انجمنهاست. به همین مناسبت به همین مناسبت روزنامه سپید با علیرضا استقامتی، دبیر کمیسیون انجمنهای علمی تخصصی گروه پزشکی وزارت بهداشت به گفتگو نشسته که در ادامه میخوانید.
انجمنهای تخصصی پزشکی از دیدگاه شما چه رسالتی دارند؟
آنچه به عنوان عملکرد اصلی انجمنهای پزشکی درنظر گرفته میشود، این است که باید کارکرد علمی داشته باشند. یعنی تصور ما این است که این انجمنها برای فعالیتهای صنفی شکل نگرفتهاند. این انجمنها در ابتدا به صورت اولیه برای کارکرد صنفی شکل نگرفتهاند. هویت آنها علمی است. به این معنا که باید به فعالیتهای علمی آن رشته بپردازند.
اعضای هیئت علمی و متخصصان هر رشته، یکی در قالب دپارتمانهای آموزشی فعالیت میکنند. طبیعتا تصمیمات این افراد در حد همان دپارتمان یا بخش مربوطه یا بیمارستان مربوطه است که اجرا میشود. گروه دیگر از متخصصان و اعضای هیئت علمی یک رشته به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاهها فعالیت میکنند که طبیعتا برد فعالیت آنها از نظر علمی فقط به یک دانشکده محدود میشود. بنابراین هیچ کدام از این گروهها نمیتوانند کارکرد کشوری داشته باشند و همین جاست که انجمنهای علمی میتوانند نقش ایفا کنند. انجمنهای علمی زمانی شکل میگیرند که متخصصان هر رشته به طور عام و گروهی از آنها هم به صورت هیئت علمی در آن رشته در سراسر کشور دور هم جمع میشوند. به عبارت دیگر یک انجمن علمی دپارتمان علمی آن رشته است.
اما آنچه ما از انجمنها میبینیم با آنچه شما به تصویر میکشید خیلی تفاوت دارد. این پارلمان علمی در کشور قرار است چه کاری انجام دهد؟
دپارتمان علمی یکسری وظایف دارد. در درجه اول باید به ارتقا علمی آن رشته در کشور کمک کند و اگر بتواند در سطح جهانی هم حرفی برای گفتن داشته باشد. به طور کلی هر انجمن علمی باید در درجه اول رشته خود را در کشور ارتقا بدهد. به عنوان مثال ما از انجمن متخصصین انتظار داریم به ارتقا سطح علمی و اطلاعات روز برای اعضای خود، از طریق برگزاری همایشها و سمینارها و کنگرههای سالیانه ملی یا بینالمللی کمک کند. خیلی انجمنهای علمی در دنیا منابع علمی معتبر در رشته تخصصی خود تولید میکنند و به چاپ و فروش میرسانند. پس یکی از کارکردهای انجمن علمی میتواند تولید محصولات علمی باشد که این محصولات علمی میتواند در دنیا مورد استفاده قرار میگیرد و شما میتوانید این محصولات را بفروشید. طراحی راهنماهای بالینی یکی دیگر از حوزههایی است که انجمنهای علمی میتوانند وارد آن شوند. یکی از معتبرترین راهنماهای بالینی در دیابت از سوی انجمن علمی دیابت آمریکا نوشته شده است. اما از آنجا که اعضای بورد تخصصی در ساختار وزارت بهداشت نهادینه شده، به عنوان مسئول برگزاری آزمون و مدیریت آن رشته شناخته میشوند. بنابراین در شرایط ایدهآل اعضای انجمنهای علمی هم میتوانند به بورد این رشته کمک کنند و در رابطه با مقولات آموزشی، تدوین درسنامهها، کوریکولومها و حتی برگزاری آزمونهای تخصصی شرکت کنند.
انجمنهای علمی فعلی چقدر با تصویری که شما ارائه کردید، انطباق دارند؟
انجمنهای ما در حال حاضر همایشها و کنگرهها را برگزار میکنند. اینکه چقدر از این برنامهها استقبال میشود یا نه بحثی جدا است. ولی در رابطه با تولید محتوای آموزشی فعالیتی ندارند. شما میدانید تدوین راهنماهای بالینی نیاز به یکسری مقدمات دارد. راهنمای بالینی در خلا تولید نمیشود و باید بتوانیم این راهنما را استفاده کنیم. غیر از مسئله تدوین راهنماهای بالینی، نکته اساسی و مهمی که وجود دارد که آن نشر و انتشار و استفاده عام آن و استناد از آن است. یعنی اگر یک راهنمای بالینی در ارتباط با یک گره تیروئید را منتشر میکنید، باید تمام مراحل درمانی با جزئیات ذکر شود. همچنین برخی سازمانهای ذی ربط یعنی سازمانهای بیمهگر، سازمانهای نظارتی مثل نظام پزشکی و پزشکی قانونی باید به آن ارجاع دهند. این موضوعات در ساختار وزارت بهداشت دیده شده اما انجمنها نیز میتوانند در این روند حضور داشته باشند.
واقعا در تدوین راهنماهای بالینی از انجمنها استفاده میکنید؟
متاسفانه دبیرخانه کمیسیون انجمنها در این زمینه هیچگونه مسئولیتی ندارد. تصور ما این است که ما به عنوان دبیرخانه کمیسیون انجمنهای علمی باید در این موضوع مشارکت کنیم ولی در ساختار فعلی وزارت بهداشت هیچگونه مشارکتی در خصوص تدوین راهنماهای بالینی به ما داده نشده است. ما هم به دلیل اینکه حساسیت ایجاد نشود، به دنبال این مسئله نبودیم.
چه حساسیتی؟
این مورد را باید از مسئولین بپرسید.
فکر میکنید همکاران شما در وزارت بهداشت، اگر بخواهید پیگیر این مسئله شوید، حساس میشوند؟
بله. ببینید ما نباید به دنبال سهمخواهی باشیم. اما مسئله این است که انجمنها میتوانند به عنوان مسئول تدوین این راهنماها مشارکت داده شوند. بنابراین دفتری که با انجمنها کار میکند باید حداقل در مورد این مسئله در جریان قرار بگیرد و مشارکت داده شود. حالا زمانی که این مشارکت داده نمیشود، به این موضوع حساسیت نشان نمیدهیم. ما که در این زمینه منفعتی نداریم. حتی هماهنگی انجمنها برای تدوین کوریکولومها کار اضافی بر دوش ما اضافه میکند.
اما هماهنگی این موضوع خیلی مهم است.
ما زمانی که مورد مشورت قرار نمیگیریم، اعلام میکنیم که مورد مشورت قرار نگرفتهایم. همین. این دیگر به تصمیم ردههای بالاتر از ما بر میگردد که آیا ما را شایسته پذیرش این مسئولیت میبینند یا نه. شاید دلیل عدم مشارکت ما در این زمینه حضور افراد با صلاحیت بیشتری باشد که میتوانند کار کنند و ما این صلاحیت را نداریم و نتوانستیم صلاحیت خود را نشان بدهیم و این اشکال شاید به خودمان بازگردد.
اما این حق انجمنهاست که شما میتوانید از آن حمایت کنید و کمی فشار وارد کنید تا این اتفاق رخ بدهد؟
نه. اصولا سعی میکنم در کار مدیریتی خود تنشی ایجاد نکنم. معمولا هم سعی میکنم اگر در جایی تنش ایجاد شد، خود را کنار بکشم. این روحیه کاری من است. یعنی فکر میکنم مدیریتها کوتاه مدت است و ممکن است مدیریت عالی مسئلهای را در نظر بگیرد که من نباشم. خب نباشم و این مهم نیست ولی اگر جایی از ما درخواست کند، میرویم و به صورت جدی فعالیت میکنیم. قرار نیست محور تمام کارها ما باشیم. باید یاد بگیریم که به این فکر کنیم که یک کار انجام بشود نه اینکه ما حتما آن را انجام بدهیم.
اختلافات بینرشتهای گروههای تخصصی مختلف جامعه پزشکی بسیار زیاد شده. رویکرد انجمنها را چگونه ارزیابی میکنید؟
اختلافات بین رشتهای تمام نمیشود. همیشه بوده و هست. اما روش ما اشتباه است. ما یاد نگرفتهایم در یک فضای برابر باهم گفتگو کنیم و اصل را بر این گذاشتیم که هر چه من میگویم صد درصد درست است و هر چه طرف مقابل من می گوید صد درصد اشتباه است. تا زمانی که فکر کنیم همه حق با من است و طرف مقابل همیشه باطل میگوید، تا زمانی که انتظار داشته باشیم چراغ برای ما همیشه سبز باشد و برای دیگران همیشه قرمز جواب نمیگیریم. اینکه بخواهیم چراغ برای ما همیشه سبز بماند و برای طرف مقابل ما همیشه قرمز باشد، موجب شکلگیری حجم شدیدی از ترافیک پشت چراغ قرمز میشود که قانونشکنی ایجاد میشود. خیلی وقتها به این دلیل قوانین دور زده میشود که جامعیت ندارد و برای یک عدهای چراغ سبز طولانی و برای عده دیگری چراغ قرمز طولانی ایجاد میکند. باید یاد بگیریم باهم حرف بزنیم و بدانیم که بخشی از واقعیت نزد ماست اما بخش دیگر آن نزد طرف مقابل است و در یک گفتگوی دوجانبه نقاط مشترکی پیدا کنیم. تا زمانی که انجمن رادیوتراپی آنکولوژی و انجمن هماتولوژی بگویند این کار فقط برای ماست، به جایی نمیرسند. اگر هدف مردم و حل مشکلات مردم باشد، باید بپذیریم که باید باهم به توافق برسیم و با مشارکت هم کار کنیم.
خط قرمز کمیسیون در اختلافات انجمنها کجاست؟ آیا میتوان گفت کوریکولومها خط قرمز هستند؟
کوریکولومهای آموزشی در حل اختلاف انجمنها بسیار تاثیرگذار است. درواقع خط قرمز وزارت بهداشت و کمیسیون انجمنهای تخصصی است. با نگاهی به نیازهای داخلی و شواهد جهانی گاهی ممکن است کوریکولومها به روز نباشد و برخی مسائل جدید در آن درنظر گرفته نشده باشد. یا گاهی ممکن است به برخی از مسائل توجهی نشده باشد. بنابراین توجه به شواهد جهانی و منطقهای در کشورها موضوع دیگری است که در حل اختلافات بین رشتهای مورد توجه قرار میگیرد. در این میان اقتضائات داخلی هم موضوع مهمی است که باید به آن توجه کرد. ممکن است در یک کشور نیازها و کمبودهای منحصر به فردی وجود داشته باشد. برای مثال در خیلی از کشورهای دنیا ممکن است شیمی درمانی را صرفا به هماتولوژیستها سپرده باشند اما اگر فارغالتحصیلان رادیوتراپی هم در این حوزه تربیت شده باشند و ما در زمینه تعداد ارائه دهندگان این خدمت با کمبود مواجه باشیم، نباید از توان آنها برای درمان بیماران سرطانی استفاده کنیم؟ طبیعتا درمورد حل اختلافات بینرشتهای مجموعه کوریکولومها، توجه به شواهد جهانی و نیازهای داخلی دخیل است که درواقع اضلاع همان چیزی را تشکیل میدهد که به آن کار کارشناسی میگوییم.
اگر مشارکت انجمنها در تدوین کوریکولومها، سیاستگذاریها و برنامهها نهادینه شود و بر پایه ضمانت اجرایی قویتری باشد، فکر نمیکنید رویکرد انجمنها به حل موضوعات و تفاهم بیشتر نزدیک شود؟
بله. ایدهآل ما همین است. امیدواریم و تلاش میکنیم که به انجمنها در عرصههای مختلف نقش بیشتری بدهیم. در این میان معاونتهای مختلف وزارت بهداشت هم باید به ما کمک کنند و انجمنها را باور کنند.