سپید:درخصوص هویت طب عمومی توضیح دهید؟
اگر هویت را به معنی کیستی و جایگاه حرفهای جامعه پزشکان عمومی را درنظر بگیریم، به نظر میرسد، با گذشت زمان این هویت مخدوش شده است. یعنی هویت طب عمومی و منزلت اصلی آن به مرور به یک رتبه های پایین تنزل پیدا کرده و وارد مراحل بحرانی خود شده است. اگر تاریخ پزشکی را مرور کنید، میبینید که پزشک عمومی به عنوان یک طبیب و حکیم میتوانسته با امراض مختلف دست و پنجه نرم کرده و معالجه کند. این تمامیت و حکمت در طب عمومی وجود داشت که به عنوان یک درمانگر جامع الاطراف و کامل عمل کند. به تدریج که رشتههای تخصصی وارد شدند، دامنه طب عمومی کاهش پیدا کرد و در نظام سلامت سطوح مختلف پدید آمد. اما شاهد هستیم در سطح یک که مختص پزشکان عمومی است، تخصصها و کارشناسان مختلف حضور دارند. اگر به نظامی علمی و منطقی در نظام سلامت معتقد باشیم که در سطح یک باید پزشکان متبحر عمومی حضور داشته باشند، به سطح اصیل طب عمومی رسیدهایم. بنابراین سطح اصیل طب عمومی درحال حاضر مخدوش است، پر رفت و آمد است و منافذ زیادی پیدا کرده است. به همین ترتیب هزینهها بالا رفته است، فردی که میتواند با هزینه کمتر درمانی اثربخش داشته باشد بی دلیل مراجعه تخصصی دارد. در کشور این هزینه اثربخشی رعایت نمی شود به همین دلیل نظام سلامت کشور دچار کمبود منابع شده است. هزینههای سلامت در کشور به دلیل تخصصی شدن خدمات، بی مورد بالا رفته است. بهتبع آن جامعه پزشکان عمومی هم از نظر حیطه فعالیت و هم هویت دچار مضیقه شدهاند.
سپید: حدود صلاحیتهای پزشکان عمومی مشخص شده است؟
تعیین وظایف و صلاحیت شاغلان حرف پزشکی براساس ماده واحده مصوب سال ۱۳۷۶ مجلس شورای اسلامی است که باید با مشارکت وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی تعیین شود. این موضوع نه تنها در حوزه پزشکان عمومی، بلکه در هیچ حوزهای اتفاق نیفتاد، صرفا زمانی که بنده عضو شورای عالی بودم، این موضوع در مورد کارشناسان مامایی انجام شد. با صحبتهایی که با وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی شده، ظاهرا این آمادگی برای تعیین حدود صلاحیتها وجود دارد اما باید در این ارتباط عزم و تسریع وجود داشته باشد که هنوز حاصل نشده است.
سپید: نبودن شرح وظایف و حدود صلاحیتها موجب شده که متخصصان ادعاهایی داشته باشند، مبنی بر اینکه نباید در کار آنها وارد شوید؟
با تنها انجمنی که مشکل داریم، انجمن پزشکان متخصص پوست است. البته با متخصصین محترم پوست مراودات شغلی و دوستانه برقرار است اما برای همه مسوولین و البته این انجمن استدلال کردم تعداد متخصصین فعلی در سطح کشور حتی پاسخگوی بار بیماری های پوستی نیست. تعداد آنها کافی نیست و با محدودیتی هم که برای ظرفیت پذیرش دستیار تخصصی پوست در نظر گرفته اند به زودی هم این کفایت حاصل نمیشود.بنابراین عملا متخصصان پوست حتی اگر بخواهند به بیماریهای پوست بپردازند، تعداد آنها کم است. در مناطق محروم متخصص پوست دیده نمیشود. عمدتا در مراکز استانها و شهرهای پرجمعیت هستند. بخشی از آنها هم بهجای رسیدگی به بیماریهای پوستی در حوزه زیبایی کار میکنند. باید قبول کنیم که در جامعه خوب یا بد اقبال عمومی برای زیبایی بالا است، اما یک متخصص پوست تربیت شده تا اول بیماریهای پوست را درمان کند. حوزه زیبایی، حوزهای بین رشتهای است. این حوزه در سایر کشورها هم به گونهای است که رشتههای مختلف آموزشهای توانمندسازی و دورههای مهارتی آن را طی میکنند و در نهایت در این حوزه وارد میشوند. حتی بخشی از خدماتی که در کشور ما پزشکان عمومی و متخصصان انجام میدهند، در سایر کشورها یک تکنیسین انجام میدهد. چراکه کار پیچیدهای نیست. ضمن اینکه بالعکس، آشفته بازاری هم پدید آمده و برخی از عوامل غیرپزشک مانند معدودی از آرایشگران به این حیطه ورود کرده و شاهد مداخلات تهاجمی در مورد بیماران توسط این افراد غیرحرفهای هستیم.