دکتر بابک خطی، طبیب کودکان
پزشکی عمومی نقطه مشترک همه پزشکان است؛ قسمتی بسیار مهم از جامعه پزشکی که طی سالهای اخیر از دو سو تحت فشار و هجمه قرار گرفته است:
الف. فشار بیرونی:
توسط وزارت بهداشت و بیمهها اعمال میشود. این فشار با کم کردن روزافزون داروها و آزمایشات قابل تجویز و اختلال در ابتکار عمل پزشکان عمومی در درمان با روش ایجاد محدودیت عمل میکند.
از سویی دیگر، در حالی که برای اجرای نظام ارجاع یک قدم پیش میآید، بهعلت نبود عزم راسخ برای فرهنگسازی و اجرای واقعی، عملا دو گام پس میرود.
تبدیل پزشکان خانواده به ماشین مهرزنی ارجاع با عدم حمایت از آنان، ابداع عبارات متناقضی چون «ارجاع اختیاری!» و… که همگی به بهانه «رضایتمندی بیماران!» انجام میشود، نشانههایی روشن از نبود این عزم واقعی است؛ در حالی که اصولا رضایت بیمار در بهدست آوردن سلامتی و درمان صحیح بیماری و نه اقدامات ظاهرسازانه است.
ب. فشار درونی:
فشار دوم از درون جامعه- این روزها بسیار متشتت- پزشکی به طب عمومی وارد میشود و سعی دارد با پوسته بحثهای علمی، پزشکان عمومی را ناتوان جلوه دهد و سعی در خارج کردن آنان از گردونه انجام برخی اقدامات پزشکی دارد.
نویسنده این متن صلاحیت تشخیص قطعی اتفاقات و نیات واقعی زیر این پوسته را ندارد، اما با توجه به وجود گردش مالی نسبتا قابل توجه در مناطق مورد مناقشه، جلوی آن یک علامت سوال جدی و مهم میگذارد و در مورد آسیب وارد شدن به پزشکی عمومی از این طریق- با هر نیتی- هشدار میدهد.
نتیجه این فشارهای دوسویه، آسیب شدید به طب عمومی است.
بستن دست و پای پزشک عمومی در وهله اول آسیبی بزرگ به فرایند درمان وارد میکند، چرا که پزشکان عمومی نسبت به دارندگان اکثر تخصصها با دیدی وسیعتر و همهجانبهتر به بیماری مینگرند و کمترین میزان دید لولهای را نسبت به علایم بیماری دارند و در واقع پزشک عمومی صالحترین فرد در درمان، پیگیری یا ارجاع تخصصی بیمار است.
از لحاظ صنفی نیز هر سازوکاری مشروعیتش را از تکتک اجزا خود کسب میکند و اینجا سخن از پزشکان عمومی بهعنوان گستردهترین و تحت فشارترین حلقهی این سیستم است. یقینا تضعیف این جزء بهجز سختتر کردن شرایط برای آنان، اثرات متاخر دردناکی نیز برای کل جامعه پزشکی خواهد داشت و دود تصمیماتی که افقی در حد نوک بینی را نشانه گرفتهاند، در نهایت به چشم کل صنف رفته، موجب گسست شدید در جامعه پزشکی خواهد شد.
از اکنون درست بیاندیشیم؛ روزی که در درمان و بهداشت مردم به خاطر ندانمکاری برخی مدیران نابلد و بعضی پزشکان زیادهخواه مشکل اساسی ایجاد و خانه صنفی نیز ویرانه شد، برای حسرت خوردن خیلی دیر است.
در آن روز بهانههای «ما منظوری نداشتیم»، «قصدمان خیر بود» و… گرهی را نخواهد گشود.