دو صندلی خالی!

آن طرف میز کسی پاسخگو نیست

دکتر مهران قسمتی‌زاده، عضو هیات مدیره انجمن پزشکان عمومی ایران و رییس نظام پزشکی لاهیجان

به‌نظر می‌رسد باز شدن دمل نارضایتی در زمستان گذشته و بروز روزافزون مطالبه‌گری مردم با چاشنی بازگشت تحریم‌های آمریکا و افزایش نرخ ارز و گرانی افسارگسیخته واقعیتی را برای همه عریان کرده باشد: دیگر این در بر لولای گذشته نخواهد چرخید!
از آن زمان آشکار شد که دیگر با توسل به سیاست‌های گذشته نمی‌توان پاسخ انتظارات مردم را داد؛ و از همان هنگام مسلم بود که نظام سلامت کشور ما نیز نمی‌تواند خود را از این شرایط مستثنی کند.
در این حوزه نیز مطالبات گوناگونی روی هم تلنبار شده بود و در مقابل این مطالبات، هر یک از سه ضلع مثلث این نظام یعنی استفاده‌کنندگان خدمات (مردم)، ارایه‌کنندگان خدمات (جامعه پزشکی) و سیاستگذاران این نظام شرایط جدیدی را تجربه می‌کردند:
در سوی استفاده‌کنندگان خدمات، گرچه طرح مردم‌فریب تحول با امیدهایی که در ابتدا پدید آورد، توانست در دریای ناامیدی مردم جزیره‌ای رهایی‌بخش به نمایش گذارد، اما متاسفانه با گذشت زمان این جزیره نیز تبدیل به سرابی دست‌نیافتی شد؛ چرا که مانند تمامی طرح‌ها و برنامه‌های پوپولیستی، نبودِ ساختارهای لازم و برنامه روشن اجرایی، در نهایت بودجه اختصاص داده‌ شده را هدر داد و به تشکیل صف‌های طولانی برای دریافت خدمات تقریباً رایگان، کاهش شدید کیفیت خدمات به‌دلیل مراجعات بی‌شمار و… انجامید.
اما ضلع دیگر نظام سلامت یعنی جامعه ‌پزشکی نیز، در بخش‌های مختلف دولتی و خصوصی، در اثر سیاست‌های ناکارآمد وزارت بهداشت و نبودِ ساختارهای قوی داخلی دچار آسیب‌های فراوانی شد و هم‌اکنون از یک‌سو با یک بخش دولتی فربه در ساختار و وظایف، ولی ناکارآمد، خسته و ناتوان در عملکرد روبه‌رو هستیم که در اثر دیرکرد پرداختی بیمه‌ها و فشار کمرشکن مراجعات مدیریت‌نشده بی‌شمار، آسیب‌‌های فراوان دیده است؛ و در سوی دیگر، در بخش خصوصی موسساتی داریم که به‌دلیل تاخیر در دریافت مطالبات خود از دولت و بیمه‌ها، به‌سمت ورشکستگی می‌روند و برای حفظ بقای خود با نومیدی به سیاست دریافت مستقیم از مردم روی آورده‌اند؛ سیاستی که با توجه به پایین بودن بنیه اقتصادی جامعه چندان راهگشا نمی‌نماید و مسلماً در صورت تداوم، به شکاف بیشتر بین مردم و جامعه ‌پزشکی دامن خواهد زد.
اما در ضلع سوم این مثلث چه خبر است؟ در تصمیم‌گیری‎های ضلع «سیاستگذاران سلامت»، بخش دولتی نقش کم‌وبیش انحصاری دارد و این انحصار نقش وزیر و وزارت بهداشت را در آن به‌شدت پررنگ کرده است. این بخش در سال‌های گذشته با اتخاذ روش‌های پوپولیستی، دو ضلع دیگر نظام سلامت را بسیار ناراضی ساخته و در مقابل هم قرار داده و چنان این نظام را به بن‌بست کشانده که خود نیز هم‌اینک می‌داند به‌زودی همه به بن‌بست بودن این راه پی خواهند برد.
این است کلید استعفای وزیر محبوب دولت تدبیر و امید: آشکار شدن پایان راهی که از همان آغاز بسیاری از کارشناسان نتیجه آن را با صدای بلند اعلام کرده بودند. وزارت بهداشت هم‌اکنون کاملاً از نتیجه آن‌چه به‌عنوان برنامه تحول به نظام سلامت تحمیل کرده، آگاه است. وزیری که از بخش خصوصی آمده بود و در ابتدای کار، ناکارآمدی بخش دولتی در ارایه خدمات سلامت را با صدای بلند فریاد می‌کرد، در تمام دوره‌ صدارت خود با تضعیف بخش خصوصی و فربه‌سازی بخش دولتی از یک‌ سو و ایجاد انتظارات غیرواقعی از بخش دولتی با توسل به تبلیغات پوپولیستی از سوی دیگر، ناکارآمدی این بخش را بیشتر به نمایش گذاشت و با ضربه‌ای که به بخش خصوصی وارد کرد، آن‌ را نیز در پاسخگویی به نیازهای مردم ناتوان‌ ساخت. پس در این شرایط، پیش از نمایش تابلوی بن‌بست سیاست‌های خود پیش چشم مردم، باید با فرار به جلو استعفا می‎داد و ما را ناگهان با این واقعیت مواجه می‎کرد که آن طرف میز کسی برای پاسخگویی نیست.
اما آن صندلی دوم چرا خالی است؟ صندلی هدایت سازمان مدنی و تقریباً غیردولتی نظام پزشکی؟
قانون نظام پزشکی وظایف گوناگونی را برعهده این سازمان، به‌عنوان یک نهاد واسط میان دولت و مردم و همچنین به‌عنوان یک نهاد کارشناسی در امور پزشکی، گذاشته است. البته درست است که برای عملی ساختن این وظایف، ابزارها و ساختار مناسبی در اختیار آن قرار نگرفته و سازمان نیز طی سال‌ها فعالیت این ملزومات را برای خود تدارک ندیده است، اما به‌دلیل این‌که از معدود نهادهای مدنی حدواسط جامعه ‌پزشکی و دولت است، به‌دلیل ناکارآمدی نهادهای سیاستگذار دولتی و انباشته شدن مطالبات مردم و پزشکان، انتظار از آن به‌عنوان یکی از بازیگران مدیریت نظام سلامت رو به افزایش است: از یک سو جامعه ‌پزشکی آن را نهاد صنفی و مدنی خود برای پیگیری مطالبات می‌داند و از دیگر سو با فزونی یافتن بار مالی خدمات سلامت بر گرده مردم، آنان که پوشش بیمه‌ای مناسبی ندارند با نارضایتی بیشتر از جامعه ‌پزشکی، برای تظلم‌خواهی به این سازمان و وزارت بهداشت روی خواهند آورد و در این حال، چون گذشته، با جا خالی دادن وزارت بهداشت، بسیاری از این انتظارات متوجه جامعه پزشکی و سازمان صنفی آنان خواهد شد.
حال در این شرایط تصور می‎کنید چه کسی حاضر خواهد شد بر صندلی مدیریت این سازمان بنشیند؟ به‌همین دلیل بود که دکتر فاضل در هنگام برخاستن از صندلی ریاست سازمان گفت پس از یک سال فهمیده‌ام که نمی‎توانم پاسخگوی انتظارات همکارانم باشم.
اما ایشان فراموش کرده بود که جامعه ‌پزشکی به‌همین دلیل وی را انتخاب کرده بود. دکتر فاضل فراموش کرده بود که وی نه بر مسند یک نهاد اجرایی بلکه بر صندلی مدیریت یکی از معدودترین شبکه‌‎های سازمان‌یافته قانونی این کشور تکیه دارد؛ شبکه‌ای قانونی برای پیگیری مطالبات مردم و جامعه ‌پزشکی!
آن‌چه دکتر فاضل فراموش کرده بود، قدرت یک شبکه ساختاریافته و قانونی از انسان‌هایی است که می‎توانند به‌طور یک‌پارچه مطالبات اعضا و مردم خود را پیگیری کنند. شاید اگر ایشان به این واقعیت توجه می‌کرد و این باور را جدی می‌گرفت، هنگام خالی شدن صندلی آن طرف میز، مرد شجاع این سوی میز راسخ‌تر بر صندلی خود می‎نشست و انتظارات آنانی را که نمایندگی‌شان را برعهده گرفته بود، بر زبان می‎آورد.

(Visited 478 times, 1 visits today)

About Iranian Society General Physicians

Check Also

نقدی بر یک دستورالعمل سازمان امور مالیاتی

دکتر مظفر شیری، عضو انجمن پزشکان عمومی شیراز سایت انجمن پزشکان عمومی ایران: بند چهار …

2 comments

  1. دکتر بهمن مشفقی

    نگاهی به سخنان آقای دکتر مهران قسمتی زاده …..
    خلاصه ی آنچه از نوشته شما دستگیرم شد این است که به قول شما:
    که دیگر با توسل به سیاست‌های گذشته نمی‌توان پاسخ انتظارات مردم را داد؛ و از همان هنگام مسلم بود که نظام سلامت کشور ما نیز نمی‌تواند خود را از این شرایط مستثنی کند….. مانند تمامی طرح‌ها و برنامه‌های پوپولیستی، نبودِ ساختارهای لازم و برنامه روشن اجرایی، در نهایت بودجه اختصاص داده‌ شده را هدر داد و به تشکیل صف‌های طولانی برای دریافت خدمات تقریباً رایگان، کاهش شدید کیفیت خدمات به‌دلیل مراجعات بی‌شمار و… انجامید
    اما ضلع دیگر نظام سلامت یعنی جامعه ‌پزشکی نیز، در بخش‌های مختلف دولتی و خصوصی، در اثر سیاست‌های ناکارآمد وزارت بهداشت و نبودِ ساختارهای قوی داخلی دچار آسیب‌های فراوانی شد و هم‌اکنون از یک‌سو با یک بخش دولتی فربه در ساختار و وظایف، ولی ناکارآمد، خسته و ناتوان در عملکرد روبه‌رو هستیم
    دربخش خصوصی موسساتی داریم که به‌دلیل تاخیر در دریافت مطالبات خود از دولت و بیمه‌ها، به‌سمت ورشکستگی می‌روند و برای حفظ بقای خود با نومیدی به سیاست دریافت مستقیم از مردم روی آورده‌اند؛ ….
    اما در ضلع سوم این مثلث چه خبر است؟ در تصمیم‌گیری‎های ضلع «سیاستگذاران سلامت»، بخش دولتی نقش کم‌وبیش انحصاری دارد و این انحصار نقش وزیر و وزارت بهداشت را در آن به‌شدت پررنگ کرده است….. آشکار شدن پایان راهی که از همان آغاز بسیاری از کارشناسان نتیجه آن را با صدای بلند اعلام کرده بودند.
    وزیری که از بخش خصوصی آمده بود و در ابتدای کار، ناکارآمدی بخش دولتی در ارایه خدمات سلامت را با صدای بلند فریاد می‌کرد، در تمام دوره‌ صدارت خود با تضعیف بخش خصوصی و فربه‌سازی بخش دولتی از یک‌ سو و ایجاد انتظارات غیرواقعی از بخش دولتی با توسل به تبلیغات پوپولیستی از سوی دیگر، ناکارآمدی این بخش را بیشتر به نمایش گذاشت و با ضربه‌ای که به بخش خصوصی وارد کرد، آن‌ را نیز در پاسخگویی به نیازهای مردم ناتوان‌ ساخت.
    این سخنان شما، همه واقعیت های آشکاری است که برای بسیاری حتی مسئولین امر روشن می باشد و اینکه با وجود منطقی و روشن بودن آنها، چرا باز ما همچنان آنهارا برزبان می آوریم؟ ” اینست مسئله ” !
    در بخش دوم نوشته ی شما، در خصوص صندلی حالی طرف دیگر، چیزی که نظر انسان را جلب می کند، شاید به جهت عرق ِ خاصی که به سازمان نظام پزشکی ، خانه ی دوم ما پزشکان دارید، باشد، که به نظر من نشان از بیش از اندازه و چه بسا یوتوپیایی اندیشدن در باره ی قدرت سازمان نظام پزشکی باشد.وقتی از نظر شما وزارت بهداشت و در مان با آن همه یال و کوپالش، به قول شما فاقد ساختار های لازم و برنامه ی روشن اجرایی و ….. است وسخن از سیاست های ناکار آمد وزارت بهداشت برزبان می آورید، طبیعی است که انتظار بیش از اندازه و خوشباورانه از سازمان نظام پزشکی داشتنن ، جای سوآل می باشد.
    چیزی که جادارد بدانیم این است که مشکل ما در زمینه ی بهداشت و در مان و چه بسا در بسیاری زمینه های دیگر مشکل استعفای امر یا زید ، نیست، ما از اساس و پایه دچار مشکل بودیم و هستیم وهمچنان که شما اشاره کردید : ” عدم توجه به نظریه کارشناسان ” چیزی نیست که مسولین امور از آن درس بگیرند ، لذا باز هم با این مشکلات یاد شده مواجه خواهیم بود.
    لاهیجان – هفذهم دی ماه ۹۷- دکتر بهمن مشفقی- پزشک عمومی.

  2. بهمن مشفقی -پزشک

    تکمله ای برپست ” دوصندلی خالی .
    در، بر روی همان پاشنه ی معیوبی که تا حال می گردید، باز خواهد گردید.!

    با همه منطق و استدلال های درستی که نویسنده ی ” دوصندلی خالی ” به چگونگی اجرای طرح تحول سلامت” و باری بهر جهت بودن و بی نتیجه ی مثبت بودن آن داشتند و انتظار می رفت لااقل گوش شنوایی در این زمینه وجود داشته باشد، تا از تکرار آن خطا ها و بی برنامه گی ها و سردرگمی ها و باری به هرجهت کار کردن ها جلوگیری شود، که از قدیم گفته اند، جلوی ضرر را از هرجا بگیرند، نفع دارد، شنیدن سخنان زیر از سوی عالی ترین مقام اجرایی کشور جای تاسف فراوان و ناامید کننده است :
    رییس جمهور در جلسه هیات دولت:
    ” دولت طرح تحول سلامت را با قوت تا پایان راه ادامه می‌دهد.”!
    نشان از حضور پر قدرت سیاست اجرای برنامه ها وطرح ها با فرمول ِ :” اول راه می اندزند، بعد جا می اندازند “، که ضرر چنین سیاستی، سالهای سال در همه ی زمینه ها، بویژه بهداشت و درمان آشکار شده است، شکی نیست که در، برروی همان پاشنه ی معیوب که همیشه می گردید، باز خواهد گردید و لازم نیست که به کسی پاسخگو باشند، حتی حرف های حساب همکاران عزیز صاحب نظر، از جمله دکتر قسمتی زاده ها….
    لاهیجان- عصر روز دوشنبه هفدهم دیماه ۹۷- دکتر بهمن مشفقی- پزشک عمومی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *