دکتر بهشید جاویدشریفی، دبیر کارگروه پزشک خانواده انجمن شیراز
ساعت زنگ خورد، با هیجان بسیار بیدار شدم. امروز روز من است!
وسایل را جمع کردم و به سمت مطب حرکت کردم. باعجله رفتم. باید زودتر از همیشه آنلاین بشوم و در کانال انجمن شیراز به همکاران روزشان را تبریک بگویم تا با انرژی و شادی امروز را شروع کنند.
پیام تبریک را فرستادم و مشغول ویزیت بیماران شدم.
هفته بسیج فشار خون است، باید برای هر بیمار پرسشنامه را هم پرکنم.
در حال ویزیت بیماران و درگیر پرکردن سامانه؛ هر بار فرصتی دست میداد گوشی را چک میکردم و پاسخهای محبتآمیز همکاران را میخواندم و به مظلومیت آنها فکر میکردم که هنوز هیچ مسوولی امروز را به آنها تبریک نگفته! حتی یک پیام ساده تبریک از طرف اداره پزشک خانواده ارسال نشده است.
مشغول ویزیت بیماران بودم و غرق در ذهن خود به دنبال علت اینهمه بیمهری به برنامه پزشک خانواده که موبایلم زنگ خورد! و اسم روی گوشی فقط لبخند را بر لبانم نشاند! بهترین استاد دنیا…
تماس را وصل کردم و با شنیدن صدای دلنشین استاد آرامش همه وجودم را گرفت. برای تبریک امروز تماس گرفته بودند و من شرمنده از اینهمه بزرگواری فقط عرق شرم ریختم و مانند همیشه افتخار کردم که دانشجویشان باشم. گفتم استاد امروز بهحق روز شماست. همیشه افتخار میکنم که دانشجوی شما باشم. من با وجود شما عاشق پزشک خانواده شدم و در کنار شما این واژه پزشک خانواده برایم معنا یافته است. نمیدانم تا کنون کسی اینگونه استاد را دوست داشته است یا خیر! ولی من میدانم کلمه استاد تنها برازنده ایشان هست که همیشه در هر لحظه سنجیدهترین اقدامات را انجام میدهند و من از اینهمه تدبیر و عقلانیتشان فقط میآموزم و میآموزم. غرق در صدایشان بودم که یکباره گفتند خوب برو به بیمارانت برس و قطع کردند؛ و من ازآنپس با شوق بیشتر باقی بیماران را ویزیت کردم زیرا سفارش شده استاد بودند.
امروز من به شادی گذشت؛ اما چند نفر از همکاران من در محرومترین مناطق کشور با نام پزشک خانواده در حال خدمت هستند و امروز چشمبهراه یک تبریک خالی بودند؟
چرا هر سال بیمهری و بیتوجهی به برنامه پزشک خانواده بیشازپیش میشود، درصورتیکه اگر تنها یک راه برای ارتقا بهداشت و پیشگیری از بیماریهای غیر واگیر بخواهیم نام ببریم «برنامه پزشک خانواده» است.
چرا بعضی سیاستگذاران بهداشت همت و جدیت لازم را برای اجرای این برنامه ندارند؟ آیا تضاد منافع مانع اجرای صحیح این برنامه است؟ آیا تعمداً سعی میشود تا پزشکان خانواده را از اجرای صحیح برنامه دلسرد و سرخورده کنند؟
یادم افتاد یک بار که با استاد در خصوص برنامه پزشک خانواده و مشکلات پیش راه مشورت میکردم این شعر را خواندند:
«جام می و خون دل هر یک به کسی دادند…»
و من امروز بیشازپیش معنایش را با همه وجودم درک میکنم.
همکاران پزشک خانواده دلسوز و زحمتکشم در سرتاسر کشور روزتان مبارک، مهرتان پایدار و اجرتان با حق!