پزشک خانواده؛ تداوم پروژه ناموفق

 به گزارش مرکز روابط عمومى و اطلاع‌رسانى انجمن پزشکان عمومى ایران، دکتر آنه محمددوگونچی، رییس انجمن پزشکان عمومی گیلان، با انتشار مطلبى به بیان علل شکست طرح پزشک خانواده تا به امروز پرداخت:

ورود به بحث پزشک خانواده همواره انسان را با احساسات متناقضی مواجه می‌سازد. موضوع پزشک خانواده معادله چند مجهولی‌ست با چند بازیگر که هیچ‌کدام زیر بار مسئولیت عملکرد خود نمی‌روند:
مدیران ارشد وزارتخانه، کمیسیون بهداشت ودرمان مجلس، سازمان برنامه وبودجه، بیمه‌های پایه و…..و…. مسئول و پاسخگوی ورژن‌های شکست خورده کیست وچه پاسخی دارد؟
همه جنبه‌های آن در هاله‌ای از ابهام پنهان است. حتی درنقد آن هم سوء‌تفاهم وجود دارد وقتی با ادله فراوان نقایص آن ذکر می‌شود گمان می‌کنند ما با نفسِ پزشک خانواده مخالفیم.

به برخی نکات اشاره می‌کنم:

۱-  ما پزشکان عمومی بیش از هرگروه دیگراستشعار داریم به این نکته که در اثر تبلیغات افراطی ومغرضانه برخی وسایل ارتباط جمعی، چه میزانی از وقت وسرمایه مردم هدر می‌رود وفرصت‌های ما را ناجوانمردانه از ما می‌قاپند، پس ما بیش از هرکس طرفدار پیاده‌سازی این طرح هستیم منتها به شرطها وشروطها.

۲- دراین چند دهه چند وزیر آمدند ورفتند، چه بسا مدیرانی آمدند و رفتند و ورژن‌های رنگارنگی که می‌دانستند عملی نیست طرح کردند و رها کردند بی آنکه منتظر باز خورد آن باشند. تازه باز خورد وقتی که طرح موفق نبوده چه دردی را درمان کرده مثل طرح بیمه روستایی.

۳- اول طرح‌ها و ورژن‌های گوناگون دراتاق‌های وزارتخانه تدوین می‌شود با صدها ابهام، بعد از ما می‌خواهند پای ورقه را امضاء کنیم وخود را درگیراوضاعی کنیم که از چند وچونش خبر نداریم. با این امضاء‌ها بخش‌های وسیعی از استقلال واختیار خود را ازدست می‌دهیم . با این طرح‌ها ما که در تأمین هزینه‌های جاری مطب درمانده‌ایم، دوتا نان‌خوردیگر را هم باید پاسخگو باشیم مگر چنین بلاهتی متصوّر است؟!

۴- بسیاری از سرنوشت‌ها مبهم است :
پزشکان بخش خصوصی که حاضر به مشارکت دراین طرح نباشند چه سرنوشتی خواهند داشت؟ ارتباط بیمه‌ای آن‌ها حفظ خواهد شد؟
پزشکانی که فضای فیزیکی ودیگر شرایط را نداشته باشند چه باید بکنند؟ اساساً آیا این طرح، طرحی موازی با بخش خصوصی‌ست که هریک در قلمرو خود مختار باشند، یا بخش خصوصی بی‌ بخش خصوصی . تکلیف چیست؟  نمی‌شد بصورت رقابتی طرحی تدوین شود این‌که بخش خصوصی به فعالیت خود کما‌فی‌السابق ادامه دهد ( البته با حفظ حقوق واختیارات قبلی خود) واین طرح هم کار خود را شروع  کند حالت رقابتی ایجاد شود ومردم مختار باشند به هریک از آن‌ها مراجعه کنند (ته ذهنم کسی می‌گوید خیال خام نپز)

۵-  شرح وتفصیل این طرح ده‌ها صفحه است هرگز نتوانستم تا آخر بخوانم حتی بصورت تقطیع شده. معلوم است سنگ بزرگ برای جابجا نکردن است پس چرا سرِ راه گذاشته‌اند؟ چرا مشکل را بخش بخش نمی‌کنند وقدم به قدم پیش نمی‌روند. بخش حیاتی که حق‌الزحمه است جزو بخش‌های آخراست. خیلی راه‌های جایگزین وجود دارد بعنوان مثال:
اول این‌که تمام مردم برای خود پزشک خانواده انتخاب کنند این بخش را بطور کامل سر وسامان بدهند بعد بروند سراغ مراحل بعدی. پس از آن سطح‌بندی وارجاع وتکلیف ارتباط سطح یک با مراحل بعدی مشخص وشفاف باشد. این‌گونه امکان عملی شدن وجود دارد. تا مشکلات یک سطح برطرف نشده به سطح بعدی میان‌بر نزنند.

۶- تضمین اعتبارات؟
ما که درمقابل بیمه‌های در دسترس بخصوص تأمین‌اجتماعی مکررشکست می‌خوریم و این بیمه با میلیاردها میلیارد از پول معیشت ما با گرو گرقتن تجارت می‌کند و بالا می‌کشد، چگونه توقع دارید به باغ سبز شما اعتماد کنیم. اعتباری که نه منشأ آن مشخص است نه تداوم وماندگاریش، ونه متولی ش..هرچند طرح پزشک خانواده پاشنه آشیل‌های فراوان دارد اما پاشنه آشیل ماژورش همین اعتبارات است که هرگز سامان نخواهد یافت.

۷ چه اصراری هست که همه پزشکان عمومی از هربخشی را بصورت کارمند در آورید؟ ما که داریم زندگی‌مان را می‌کنیم با هزار جان کندنی، با هر جهنمی، ولی هرگز حاضر نیستیم این جهنم‌مان رابا جهنم شما عوض کنیم ما به این جهنم خودمان معتاد شده‌ایم اعتیاد هم درمان ندارد. شما نمی‌توانید ده‌ها هزار پزشک را به انقیاد درآورید هرگز راه چاره هم زیاد پیچیده نیست پزشکی عمومی بصورت دوبخش خصوصی ودولتی بصورت رقابتی و به موازات هم عمل کنند حق انتخاب هم با مردم است. حق انتخاب را از مردم نگیرید.مشارکت در طرح هم اختیاری باشد وآنانی که درطرح شرکت نمی‌کنند ارتباط بیمه‌ای را داشته باشند وزندگی‌شان را بکنند بگذارید ما معیشت‌مان را داشته باشیم.

۸ ما خاطره خوبی از طرح‌های وزارتخانه نداشته‌ایم قدم به قدم ما را محدود کردند اختیار نوشتن برخی داروها و روش‌های تصویربرداری را ازما گرفتند. یک نمونه طرح تحول بود که اشل پرداخت‌ها را بهم ریخت و البته بدعتی بد عاقبت را به یادگار گذاشت و آن اعلام چندین وچند شماره تلفن بود برای شکایت از کارکنان خدوم این نهاد وحاصلش ضرب وشتم واهانت وفحاشی به همکاران درمان بود. آن متولیان می‌باید می‌دانستند جای سرب داغ  قلب مهربان پزشک نیست، می‌دانستند که بااین تشویق به شکایت‌ها ما را به عزا می‌نشانند. این‌همه را گفتم که دانسته باشید محدود کردن حق انتخاب مردم وپزشکان تالی‌های شومی خواهد داشت.

۹– سازه‌ی بی‌بنیان
متأسفانه از شکست‌ها عبرت گرفته نمی‌شود. حالاپزشک خانواده سازه‌ی سنگینی است که بناست برفونداسیونی سُست ونامطمئن تعبیه شود می‌خواهند عمارتی چند طبقه و ممتاز هم سطح ممالک راقیه بر آن استوار کنند. آرزو خوب است اما منطقی وقابل حصول. عناصر فونداسیون تا جایی که به فکر من می‌رسد این‌ها هستند: مدیران ارشد وزارتخانه، بیمه‌ها!!، سازمان برنامه و بودجه و کمیسیون بهداشت ودرمان مجلس. نظام پزشکی که اصلاً به بازی گرفته نمی‌شود وقتی اختیار تعیین تعرفه ازاو گرفته می‌شود. آیا می‌توان به این عناصر اعتماد کرد؟؟ گمان نکنم خود متولیان هم بتوانند جواب قاطع بدهند. ما پزشکان عمومی ممکن است زحمت‌کش وعموماً تحت ستم، واهل مدارا باشیم ولی بی‌بصیرت نیستیم. نجابت ما شما را به اشتباه نیندازد.

۱۰– و اما سخن آخر
ما طرفدار پزشک خانواده هستیم منتها با تضمین کافی( هرچند می‌دانیم نه اراده کافی وجود دارد ونه توان کافی ) ومرحله‌بندی شده و فازهای اجرایی ممکن‌الحصول. تا این اطمینان حاصل نشده ما نباید زیربار یک طرح مبهم و پراز وعده وحواله به آینده برویم.
یک نکته بدبهی را یادآور می‌شوم:
Map is not territory
نقشه ، قلمرو نیست. نقشه یک طرح کلی و رئوس مطالب است جهت انتظام عمل نه خودعمل. نقشه روی یک تکه کاغذ است اما قلمرو در بیرون ودنیای واقعیت‌هاست. بیشترین تلاش متولیان متمرکز به نقشه بوده وعنایت به قلمرو نداشته‌اند. قلمرو ما بدنه پزشکان عمومی سراسر کشور هستیم باید ما را ببینید و بشناسید وحرف‌های ما را گوش کنید وهمکاری ما را طلب کنید نه دستور از بالا که به بیراهه خواهید رفت.ما نهاد صنفی قدرتمندی داربم با متولیانی مجرّب وروشن‌بین و آگاه به مصالح یارانشان.ما می‌توانیم بازوی اجرایی توانمندی برای شما باشیم به شرطی که مارا لحاظ کنید وبا هم راه بیفتیم.
ما چرخ پنجم نیستیم که چه بخواهیم چه نخواهیم اراده کنید کارخودرا پیش ببرید، قطعاً شکست خواهید خورد. ما اهل تعامل وگفتگوهستیم ما را لحاظ کنید وبا هرتمهیدی نظر موافق ما را جلب کنید. بگذارید یک طرح ملی ونجات‌بخش برای یک بار هم شده درمسیری صحیح وخوش عاقبت پیش برود. پباده‌سازی این طرح ملی کار یک سال یا دوسال نیست، برخی این فکر را ازسربه درکنند که شتابزده و نصفه نیمه این طرح را راه‌اندازی کنند و سند افتخار اجرای آن را به نام خود بزنند. هرگروهی، هردولتی هم‌چون دو امدا ی، درمرحله خود صادقانه ومجدّانه کاررا پیش ببرد وامانت را به گروه بعدی بسپارد. مقصد دوراست هدف باید راه باشد ودرست راه رفتن واجرای درست تا ازتجمیع تلاش نسل‌ها نتیحه مطلوب حاصل آید. ما پزشکان عمومی هم باید متحد باشیم وهماهنگ عمل کنیم وتبعات تصمیم خودرا بپذیریم وازهیچ چیز نترسیم چون چیزی برای ازدست دادن نداریم ما حتی اگر به نتیجه مطلوب هم برسیم، باخته ایم چون عمر وجوانی‌مان درآتش اجحاف سوخته است.
احساسی ناخوشایند به جان دارم، این‌که به عُمر من این طرح تحقق نخواهد پذیرفت. امید که نسل‌های آینده هم‌چو من سرخورده نشوند وتوفیق را به بینند والسلام.

دکترآنه محمددوگونچی
رییس انجمن پزشکان عمومی گیلان

(Visited 6 times, 1 visits today)

About golzar

Check Also

نیازی به امضای ضامن نیست/شفاف‌سازی اخذ سفته برای ثبت نام رزیدنت‌ها

 معاون آموزشی و معاون حقوقی وزارت بهداشت در نامه‌ای مشترک کلمه به کلمه، عدم نیاز …