مقاله: تربیت تحقیری( دکتر تورج شمشیری روانپزشک)

 

باید اذعان کرد که یکی از شایعترین الگوهای تربیتی در والدین و معلمین در واقع تربیت آمرانه یا دیکتاتورمابانه است. به عبارت دیگر کودک را مجبور به اطاعت از خواسته های خود کرده و برای کودک قوانین سختگیرانه بدون انعطاف وضع نموده و اجازه مشارکت کودک در تصمیم گیری ها حتی در موضوعات جزیی هم نمی دهند یا حتی یک دامنه معقول متناسب با سن و منطق موقیعت برای آزمون و خطا در کودک قایل نیستند. در واقع این شیوه تربیتی از دیرباز به صورت سنتی و مستبدانه و بدون اجازه مشارکت کودک در تصمیم گیری به صورت الگوی تنبیه جسمی ( خط کش و چوب و فلک) و تنبیه روانی ( تحقیر و توهین و سرزنش و ایجاد ترس و…) جهت تربیت و کنترل بوده است که خوشبختانه شیوع تنبیه جسمی در دهه های اخیر به شدت کاسته شده است ولی روش های مخرب و غیرعلمی تنبیه روانی مانند تحقیر همچنان به جای روش های تقویت رفتار مثبت و خاموشی رفتار منفی با متدهای نمره دهی و جدول بندی بیشتر به چشم می خورد.

در واقع تحقیر کردن چه به صورت شوخی و تفریح و چه به صورت جدی، درد فرهنگی جامعه ماست و عادت نامطلوب آموزشی برای بیان توقعات و انتظارات خود از فرزند ( و دیگران) است. تحقیقات نشان داده است که هر فرد در ده سال اول عمر خود به طور متوسط مواجه با حدود ۱۵۰ هزار پیام و واژه منفی می شود و بیشتر این پیام ها با محتوی ” بی عرضه، تنبل، شلخته، دست و پا چلفتی، خنگ، بی شعور، بی مسوولیت، تو هیچی نمیشی، بکن نکن، برو نرو، حرف نزن، نخور، بشین نشین، دست بزن نزن، بجز خرابکاری چیز دیگری بلد نیستی ” است که اکثرا توسط خانواده و در درجه بعدی توسط دوستان و در نهایت از طریق معلم و مدرسه به ذهن کودک تزریق می شود و قاعدتا انباشته شدن مغز با این همه پیام های منفی که خیلی از آنها شاید ناشی از بیش کنترلی افراطی باشد مغز را شرطی منفی کرده و احتمالا خروجی کارکردی مغز مثبت و منطقی و خلاقانه نخواهد شد. بیشتر والدینی که از تحقیر برای کنترل و تربیت کودک استفاده می کنند در واقع آن را روشی برای تلنگر زدن و ترغیب کودک به دگرگونی مثبت و تغییر رفتار تلقی میکنند یا حداقل آن را روشی برای کنترل کودک قلمداد میکنند.

این رفتار والدین را میشود از ۳ جنبه دید : ۱- خود در کودکی با این روش تربیتی بزرگ شده و آن را به فرزند و دیگران منتقل می کنند ۲- دچار ویژگی های خاص شخصیتی مثل خودشیفتگی و همه چیز دانی یا بیش کنترلی ناکارامد و… یا اختلالات روانپزشکی مثل افسردگی و اضطراب و.. هستند که این سبک شخصیتی خود را به فرزند منتقل می کنند ۳- فاقد مهارت های فرزند پروری هستند یا فرزند مشکل ساز دارند و گاها ترکیب مختلفی از این سه عامل. غافل از اینکه ردپای تحقیر در بسیاری از اختلالات و انحرافات روانشناختی دیده می شود و تاثیرات منفی آن در شکل گیری شخصیت سالم در مقالات متعدد به اثبات رسیده است. تحقیقات نشان داده است که این احساسات و تجربیات منفی هم در سطح شناختی و هم سطح هیجانی با مکانیسم دفاعی انکار و سرکوب برای کاهش رنج و اضطراب ناشی از آن درونی شده و به صورت عقده یا حس حقارت در فرد نهادینه می شود مخصوصا در کودکان و نوجوانان که بسیار حساس بوده و از بلوغ روانشناختی لازم برای استفاده از مکانیسم های دفاعی پخته برای مقابله با این رفتار مخرب برخوردار نیستند و بنابراین کودکان که والدین خود را تنها منبع مطمئن حمایتی و سخنان آنها را آیه منزل میدانند این پیام های تحقیر آمیز را بتدریج باور و نهادینه کرده و به صورت جزء شخصیتی آنها درخواهد آمد و گاها همین عقده باعث صرف کردن وقت خود جهت تلافی و انتقام از تحقیرکننده خواهد شد..

در واقع تحقیر نوعی خشونت روانی علیه انسان دیگر است و به صورت زخم زبان و نیشخند و کنایه و اسم گذاشتن روی فرد و مقایسه دیده می شود و اشکال مختلف دارد :
۱- تحقیر کلامی مستقیم ( بی عرضه، شلخته)
۲- تحقیر کلامی غیرمستقیم ( ببین پسر همسایه چقدر درس خوان است، کاش اون پسر من بود)
۳- تحقیر غیرکلامی ( نیشخند، پوزخند، نگاه تند و تیز، بی اعتنایی به صحبت ها، عدم اجازه به حرف زدن)
تحقیقات نشان می دهد تحقیر نه تنها هیچگونه اثر مثبت و ماندگار تغییر رفتار در جهت مطلوب ندارد بلکه عوارض متعدد جسمی و روانشناختی ایجاد می کند
. کاهش عزت نفس و اعتماد به نفس و در نتیجه اختلال در احترام به خود و دیگران و کاهش مهارت ها ارتباطی و ایجاد رقابت ناسالم و با دیگران دچار مشکلات عدیده عاطفی و ارتباطی شدن و گاها برعکس مهرطلبی افراطی و حتی انزوا و گوشه گیری
. استفاده از رفتار پر خطر برای اثبات توانمندی و جبران سرخوردگی ها و گرویدن به گروهها مخصوصا گروههای خاص در صورت تایید شدن و اقناع نیاز تایید
. ارتباط کودک با بزرگسالان دیگر که بازخورد مثبت به کودک می دهند و بالا رفتن احتمال سوء استفاده فیزیکی و روانی
. شکاف عاطفی با والدین و احتمال ادامه این داستان در بزرگسالی و عدم محبت فرزند به والد
. احتمال انتقال همین روش تربیتی به کودک و همسر و اطرافیان خود
. انواع اختلالات روانشاختی مثل شب ادراری و درد های روان تنی یا اختلالات جسمی مثل تضعیف سیستم ایمنی و تسهیل شکل گیری بسیاری از بیماری های قلبی و گوارشی.
البته قابل ذکر است که تحقیر با انتقاد سازنده تفاوت دارد. در تحقیر رابطه بر مبنای برد-باخت شکل میگیرد ولی در انتقاد سازنده بر مبنای برد-برد. به عبارتی دیگر در تحقیر اشاره به نقاط ضعف و حتی بزرگنمایی آن وجود دارد ولی در انتقاد سازنده اشاره هم به نقاط قوت و هم نقاط ضعف و ارائه راهکار برای تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف دیده می شود

 

(Visited 1,289 times, 1 visits today)

About Iranian Society General Physicians

Check Also

بیانیه اعتراضی انجمن پزشکان عمومی استان گیلان در خصوص لغو یک دوره آموزشی توسط معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی فارس

لغو برگزاری کلاس‌ علمی و آموزشی انجمن پزشکان عمومی استان فارس در حوزه زیبایی و …