دکتر ابوالفضل بهجو
رییس انجمن پزشکان عمومی شیراز
با پیشرفت و استمرار برنامه پزشک خانواده در استان فارس، تفاوتهای اساسی در دسترسی مردم به خدمات بهداشتی- درمانی و اشتغال پزشکان امری اجتنابناپذیر مینماید.
هنوز در استانهای دیگر اخبار مربوط به بیکاری پزشکان عمومی و اشتغال آنها در حوزههای دیگر در راس مشکلات مربوط به پزشکان عمومی است ولی در استان فارس علیرغم دو برابر شدن قرارداد سازمانهای بیمهگر با پزشکان عمومی، درخواست برای اشتغال پزشکان در همه حوزهها امری عادی و روزمره است و از سوی دیگر، پزشکانی که عمدتاً با تعدادی کمتر قبل از اجرای برنامه پزشکی خانواده بهعلت بیکاری به حوزههای دیگر روی آورده بودند یا با ویزیت تعداد کمی بیمار روزگار میگذراندند، اکنون با وجود دو برابر شدن تعدادشان، تماموقت و بیوقفه مشغول ارایه خدمات بهداشتی و درمانی هستند. چرا؟!
یکی از دلایل این موضوع که آمارهای در دسترس موید آن است، دسترسی ۵ دهک پایین جامعه به خدمات بهداشتی- درمانی (بهعلت هزینه ناچیز و دسترسی آسانتر برای مراجعه به پزشکان خانواده) است. بهعبارت دیگر، بیمارانی که قبل از این بهعلت مشکلات مالی با بیماریشان کنار میآمدند یا به خوددرمانی روی میآوردند اکنون با دسترسی آسانتر و ارزانتر خدمات مورد نظرشان را دریافت میکنند و این یکی از مزایا و دستاوردهای این برنامه است که بالطبع هزینههای درمان را افزایش داده و امری مطلوب هم هست (منهای بخش القایی خدمات که تا حدودی در شروع اجرای برنامه اجتنابناپذیر است).
از سوی دیگر، روند رو به رشد بیکاری پزشکان عمومی وارد مسیری معکوس شده و با افزایش تقاضا برای درمان در سطح اول خدمات بهعلت دسترسی و اجبار بیماران به مراجعه به پزشک خانواده برای دریافت خدمات قبل از مراجعه به سطوح تخصصی، پزشکان عمومی بیشتری در این حوزه بهکار گرفته میشوند.
یکی دیگر از دلایل افزایش اشتغال پزشکان عمومی این است که پزشکان خانواده، علیرغم فقدان فرهنگسازی موثر و نبودن سامانه الکترونیک ارجاع، موفق شدهاند به میزان ٣٢ درصد مراجعات به سطوح تخصصی و بهموازات آن هزینهها را در این بخش را کاهش دهند که امید میرود با تداوم این روند در سالهای آتی شاهد کاهش هزینههای درمانی تا سطح استاندارد باشیم.
از این روست که در مجموع بهعلت نیاز به اشتغال پزشکان عمومی بهعنوان پزشک خانواده و بهتبع آن نیاز سایر حوزهها، پزشکان عمومی بهتدریج در جایگاه واقعی خود استقرار مییابند و ما شاهد کمبود پزشک عمومی و پزشک خانواده در استان فارس، علیرغم بیکاری همکاران در استانهای مجاور، هستیم. این در حالی است که به ازای هر ٣٠٠٠ تا ٣۵٠٠ نفر افراد تحت پوشش، اجباراً یک پزشک خانواده در نظر گرفته شده است که با استانداردهای مطلوب فاصله زیادی دارد.
و در نهایت اینکه توجه بیشتر به معیشت پزشکان خانواده، پرداختهای بهروز و عادلانه کردن میزان دریافتی پزشکان خانواده متناسب با خدماتی که ارایه میدهند، میتواند در سرعت بخشیدن به استقرار پزشکان عمومی در جایگاه واقعی خود و ارایه خدمات مناسب و اثربخش موثرتر واقع شود و از هدررفت این بخش از سرمایههای اجتماعی ماهر پیشگیری کند.