گزارش و فایلهای صوتی و تصویری نشست #پزشک_جامعه (بررسی رابطه پزشک و جامعه در ایران امروز)
چه شد که کار به اینجا رسید؟
چه شد که از هنرپیشه و خواننده تا وکیل و وزیر و حتی رییسجمهور، هر که دنبال محبوبیت است، مشتی حواله پزشکان میکند و به مقصود میرسد؟
چه شد که رسانه ملی و روزنامهها و سایتهای چپ و راست و داخل و خارج، با اینهمه اختلاف در اصول و فروع و جزییات و کلیات، گویی فقط در پزشکستیزی است که توافق دارند؟
چه شد که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هر هشتگ ضدپزشکی ترند میشود و هر پستی از این دست لایک و کامنت میگیرد؟
کجای راه را اشتباه رفتیم؟ از کی و کجا آب گلآلود و چراغهای رابطه تاریک شد؟
این پرسشها و دهها دغدغه و پرسش مرتبط دیگر، موضوع نشست صبح پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۷ انجمن پزشکان عمومی ایران بود: دومین نشست از مجموعه «نشستهای موضوعی نظام سلامت» با عنوان «#پزشک_جامعه (بررسی رابطه پزشک و جامعه در ایران امروز)» که گفته شد حداقل برای دو نوبت دیگر به همین موضوع اختصاص خواهد داشت.
در ادامه مهمترین فرازهای مباحث مطرحشده در این نشست را تقدیم میکنیم؛ با این توضیح که فایلهای تصویری آن نیز در آینده نزدیک منتشر خواهد شد.
به جامعهشناسی پزشکی نیاز داریم
آیا واقعاً ارتباط ما با جامعه مخدوش شده یا بزرگنمایی رسانههاست؟
دکتر عباس کامیابی
رییس انجمن پزشکان عمومی ایران
فایل صوتی:
فایل تصویری: https://t.me/isgp_ir/8737
– اولین نشست موضوعی انجمن که در آن بحث جایگاه پزشکان عمومی در نظام سلامت کشور مطرح شد، برای ما تجربه گران قدری بود. در آن نشست حرفهای مگویی زده شد و مباحث آن گستره اجتماعی پیدا کرد و با بازتابهای گسترده رسانهای و فضای مجازی، متوجه شدیم جامعه پزشکی چقدر از این تریبونهای آزاد استقبال میکند و چقدر به این نشستها نیاز دارد. در آن نشست دیدیم نهتنها جایگاه پزشکان عمومی مخدوش شده است، بلکه این گروه هم در بحث اقتصاد درمان دچار مشکل هستند و هم در آموزش، زیرا پزشکانی تربیت میشوند که آنگونه که در سیاستها مشخص شده، آموزش نمیبینند.
– چرا این موضوع را برای نشست دوم انتخاب کردیم؟ مسایل رسانهای که از چند سال پیش در ارتباط با جامعه پزشکی شروع شد، اهانتهایی که مثلاً درباره پرونده مرحوم کیارستمی اتفاق افتاد، ناامنیهایی که از جمله اخیراً در بوشهر برای پزشکان پیش آمد، هشتگهایی که در فضای مجازی گاه با بیحرمتی همراه است، این سوال را پیش میآورد که ما هنوز جزو گروههای مرجع جامعه و با بیشترین اعتبار اجتماعی هستیم؟
– در تاریخ، جامعه پزشکی همیشه حتی معتمد حکمرانان بودند و چون دردهای جامعه را میشناختند، سیاستهای آنان را تعدیل و متوازن میکردند. آیا جامعه پزشکی همچنان باید کنشگر اجتماعی باشد یا خیر؟ آیا حداقل در ارتباط با مدیریت نظام سلامت این کنشگری را داریم؟ آیا نظام سلامت را از دیدگاه اجتماعی نقد میکنیم؟ باید درد مردم را نیز بشناسیم، زیرا مردم، پزشکان را بهعنوان معتمد خود میشناسند.
– منشور حقوق بیمار برای حمایت از بیماران وجود دارد که منشور کامل و استانداردی است، اما منشور حقوق پزشک وجود ندارد. هنوز کدهای اخلاقی مصوب در جامعه پزشکی وجود ندارد. آیا باید روی همین کدهایی که غیرمصوب است و جامعیت ندارد بیشتر کار شود یا خیر؟ چه سنجههایی باید در این ارتباط وجود داشته باشد؟
– آیا واقعاً ارتباط ما با جامعه مخدوش شده یا بزرگنمایی رسانههاست؟ هجمه رسانهای که علیه پزشکان وجود دارد نسبت به سایر صنفها چقدر است؟
– در طول تاریخ، پزشکی رشتهای بود که نسل به نسل منتقل میشد و طبقاتی بود. بعدها این انحصار برداشته شد، منتها جاهایی انحصارهای دیگری گذاشته شد. در حال حاضر سهمیههای متعددی وجود دارد که شاید برخی عادلانه باشد ولی بهصورتی است که هر کسی با استعداد پایین میتواند وارد جامعه پزشکی شود و متاسفانه نظارت بر تحصیل هم طوری نیست که این افراد نتوانند از این رشته بهعنوان پزشک خارج شوند و این از مشکلات ماست.
– پزشکی نیاز به جامعهشناسی بیشتری دارد. همانطور که در اقتصاد درمان یا مدیریت نظام سلامت دچار مشکل هستیم، باید جامعهشناسی پزشکی را نیز مورد توجه قرار دهیم. جامعهشناسی پزشکی بحث مغفولی است و در این رابطه باید کارشناسیهای زیادی انجام شود.
علت بیاعتمادی به پزشکان، خطاهای پزشکی نیست
روابط سلطه در سازمانها و فرآیندهای درمانی در ایران و پیامدهای آن
دکتر حسن محدثی گیلوایی
جامعهشناس
فایل صوتی:
فایل تصویری: https://t.me/isgp_ir/8750
– ما بهعنوان جامعهشناس، پدیدههای اجتماعی را بهصورت فرآیندی میبینیم. بیاعتمادی نسبت به جامعه پزشکی طی یک روند شکل گرفته و اتفاقی نبوده است. از دست دادن اعتبار اجتماعی بهصورت ناگهانی رخ نمیدهد و اینطور نیست که توطئهای در این رابطه وجود داشته باشد و این را به فعالیت رسانهها نیز نمیشود تقلیل داد.
– یکی از حوزههای فعال جامعهشناسی «جامعهشناسی پزشکی» است. جامعهشناس به پزشکی بهعنوان یک نهاد اجتماعی نگاه میکند. منظور از نهاد، روابط الگومندی است که حول نیازهای معین شکل میگیرد. مثلاً در نهاد خانواده، نیاز جنسی و عاطفی وجود دارد که در پاسخ به این نیاز، نهاد خانواده تشکیل میشود.
– در گذر زمان رابطه پزشک و بیمار از یک رابطه مستقیم به یک رابطه غیرمستقیم با نیروهای واسط متعدد شامل پزشک، پرستار، تکنیسین و… تبدیل شد. در نتیجه در این نهاد رابطه پزشک و بیمار تغییر کرد و نوعی رابطه سلطه شکل گرفت که در آن پزشکان در موقعیت فرادست و بیماران در موقعیت فرودست قرار دارند. بنا بر شواهد، در برخی موارد این رابطه سلطه به سلطه نامشروع تبدیل شده که پزشک بدون اعمال نظارت میتواند انواع قدرت را نسبت به بیمار اعمال کند و در بسیاری موارد پاسخگو هم نباشد.
– در یک مطالعه که در دو بیمارستان خصوصی و دولتی تهران انجام دادیم، وضعیت خوبی از پاسخگویی پزشکان دیده نشد و دیدیم روابط سلطه یکطرفهای وجود دارد که پزشکان متخصص پاسخگوی بیمار و خانواده آنها نبودند، ضمن اینکه با پرستاران نیز رابطه بسیار آمرانهای داشتند.
– در جوامع مدرن، نهاد مراقبت از تندرستی یک نهاد بسیار پیچیده است ولی نقش پزشک در آن محوری است، یعنی سایر ارکان باید تابع تصمیمهای پزشکان باشند. بنابراین بهصورت طبیعی، پزشکان دارای امکانات، فرصتها و موقعیتی میشوند که دیگر افراد فعال در فرآیندهای درمانی از این امکانات محروم هستند. این نوع روابط بهخودی خود هیچ مشکلی ندارد و اساساً نابرابری امری طبیعی و بخشی هم اجتماعی است، بلکه مشکل از زمانی شروع میشود که این نابرابریها، تبدیل به سلطه و سلطه تبدیل به سلطه نامشروع شود.
– مراد از سلطه، الگومند شدن و تثبیت و پایدار شدن نابرابریهاست بهنحوی که عدهای فرادست بر عدهای فرودست اعمال قدرت کنند، باعث نارضایتی می شود. سلطه مشروع برحسب قوانین پدید میآید و فرودست اطاعت از آن را عقلانی میداند، مثل اطاعت از پلیس در خیابان، ولی در سلطه نامشروع اعمال قدرت فراتر از قوانین و بسته به امیال و منافع شخصی و گروهی است و شامل اشکالی از خشونت (از بیاعتنایی تا خشونت لفظی و…) میشود.
– یکی از عوارض این نوع سلطه، ایجاد نارضایتی در فرودستان است که به بیگانه شدن افراد با محیط فعالیت منجر میشود. در این شرایط زیردستان از زندگی در محیط کار خود احساس رضایت نمیکنند و اگر این نارضایتی افزایش پیدا کند، علاوه بر ایجاد احساس ازخودبیگانگی و آسیب به شان و کرامت انسانی، نحوه عملکردشان نیز تحتتاثیر قرار خواهد گرفت و چهبسا این روابط سلطه و اشکال خشونت را درباره یکدیگر و دیگران (از جمله بیماران و خانواده بیماران) بازتولید کنند. یکی از تبعات این مسایل از بین رفتن اعتماد اجتماعی نسبت به سازمانهای درمانی و جامعه پزشکی است.
– هم در حوزه اخلاق و هم برخی نظریات جامعهشناسی، وضع مطلوب این است که پزشکان در خدمت سلامتی بیماران باشند، اما مطالعات جامعهشناسان دیگر نشان داده است که در عمل اینگونه نیست و پزشکان در این رابطه نوعی برخورد مبتنی بر خودمختاری حرفهای دارند که برگرفته از دانش پزشکی است و چون با انتظار بیماران از درک وضعیتشان تطابق ندارد، اشکالی از شکاف و تنش در این رابطه بهوجود میآید.
– الگوی مطلوب رابطه پزشک و بیمار، بهجای الگوی سلطه، رابطه داد و ستدی است که پزشک در یک رابطه دوطرفه کنار بیمار قرار بگیرد و آمادگی شنیدن از او را داشته باشد. در غیر این صورت، ناآگاهی پزشک از شرایط بیمار، آن شکاف و تنش را تقویت میکند و سبب اعتمادزدایی میشود. متاسفانه در ایران این موضوع بهشدت دیده میشود و در مطالعات دیده شده حتی بیش از نیمی از بیماران از دستورات دارویی بهنحو مطلوب استفاده نمیکنند. در یک مطالعه در ایران کارشناسان نظام پزشکی با مطالعه بر تعداد زیادی پرونده شکایت از پزشک، نتیجه گرفتهاند در اکثریت موارد قصوری صورت نگرفته و شکایت در نتیجه تعامل نامناسب پزشک و بیمار و عدم توجیه بیمار قبل از درمان بوده است.
– یکی از مشکلات در آموزش دانشجویان پزشکی است که باید درباره روابط اجتماعی نیز آموزشهایی به این دانشجویان ارایه شود و این آموزشها میتواند بخشی از مشکلات فعلی را حل کند؛ اما بخش دیگری از مشکلات ساختاری است و به نظارتها و تعیین وظایف و… برمیگردد. دوستان اشاره کردند ما برای بیماران منشور اخلاقی داریم، ولی این منشورها را در خیلی از سازمانها داریم و در بسیاری از موارد فقط تابلوهایی روی دیوار است و تحقق پیدا نمیکند. باید توجه کنیم صرف اینکه برای پزشکان هم منشور اخلاقی تعریف کنیم کافی نیست و نیازمند نظارت و تعریف روابط اجتماعی و ارزیابی از این منظر است.
– در تجربیات شخصی هم میبینیم روابط پزشک و بیمار و پزشک و سایر پرسنل درمانی در کشورهای پیشرفته نسبت به ایران بسیار انسانیتر و احترامآمیزتر است. البته این اشکالات بیشتر متوجه پزشکان متخصص است و وضع پزشکان عمومی با آنان قابلمقایسه نیست و اشکال نابرابری بین این دو گروه هم وجود دارد.
– در مجموع مطالعه بررسیهای انجامشده نشان میدهد که در رابطه اجتماعی پزشک با نیروهای فرودست مشکلات جدی داریم و علت افزایش تدریجی بیاعتمادی نسبت به پزشکان، فقط خطاهای پزشکی نیست. خطاهای پزشکی طبیعی است و از گذشته وجود داشته و حتی در مثنوی معنوی نیز به خطای پزشکی اشاره شده است و این خطاها در رشتههای مختلف و از جمله مهندسی نیز وجود دارد؛ بلکه عدم گشودگی پزشک بهروی بیمار و خانواده او، روابط آمرانه، بیمبالاتی و… از عواملی است که بهتدریج سبب بیاعتمادی به پزشکان میشود.
– لازم است متخصصان حوزه پزشکی دست به قلم بشوند و خودشان را نقد کنند. متاسفانه واکنش جامعه پزشکی به انتقادات مطلوب نیست. مثلاً واکنش پزشکان به یک سریال طنز نشان داد خود را مبرا از عیوب میدانند و گویا آماده نیستند نقدها را بشنوند و این نگاهها بیشتر به اعتبار پزشکان لطمه میزند. قطعاً در جامعه پزشکی، پزشکان شریف بسیاری هستند که به مردم خدمت میکنند، اما عوام این دانش و ظرافت را ندارند که بپذیرند این جامعه یکدست نیست و از روی برخی رویدادها نسبت به کل آن قضاوت میکند؛ بنابراین خود پزشکان باید وارد نقد خود بشوند تا اعتماد مطلوب به جامعه پزشکی برگردد.
تغییر رابطه پزشک و بیمار در جهان مدرن
آسیبشناسی رابطه پزشک و جامعه و نقش نهادهای پزشکی در بهبود آن
دکتر علیرضا زالی
رییسکل پیشین نظام پزشکی
فایل صوتی:
فایل تصویری: https://t.me/isgp_ir/8752
– به گفتوگوهای بینرشتهای نیاز داریم. بعد از انتزاع دانشگاههای علوم پزشکی از وزارت علوم، فاصلهای بین رشتههای مختلف از جمله رشتههای علوم انسانی و پزشکی افتاد که آفت بزرگی بود. این مدل در هیچجای دنیا وجود ندارد و سالیانی است که این انتزاع باعث شده است به اینجا برسیم. برای رفع این نقیصه تاریخی، باید کارهای بینبخشی و بینرشتهای انجام و رشتههای ترجمانی ایجاد شود.
– من خودم در این زمینه دو سه تجربه داشتم. برای اینکه بتوانیم یک نگاه سیستماتیک و جامعالاطراف داشته باشیم، «شورای پیشگیری از قصور» را در اواخر دورهای که در نظام پزشکی بودیم شکل دادیم که در آن جامعهشناسان، حقوقدانان، فیلسوفان و.. حاضر بودند و دو سه جلسه بسیار خوب نیز برگزار شد که امیدوارم در دوره حاضر ادامه یابد. در آخرین مقاطع دوره ریاست دانشگاه نیز کمیتهای با عنوان «اخلاق و معنویت» را در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تشکیل دادیم که حقوقدانها و جامعهشناسان در آن حضور داشتند.
– اعتماد یک عنصر اساسی در رابطه پزشک و بیمار است و در چندین مطالعه بالینی تاثیر آن بر بهبود بیماریهای متعدد ثابت شده است. تخریب این اعتماد بیشتر از اینکه آثار صنفی داشته باشد، بر حقوق بیماران تاثیر منفی دارد.
– بحثهای نظری و کارهای پژوهشی که میتواند در رفتارسازی مدرن برای جامعه پزشکی موثر باشد، باید از پزشکستیزی افتراق داده شود. اینکه بتوانیم جامعه پزشکی را نقد کنیم و الگوی رفتاری مطمئنتری ارایه دهیم، با پزشکستیزی متفاوت است. متاسفانه بسیاری از نقدهایی که بر جامعه پزشکی انجام میشود از کریدور پزشکستیزانه وارد میشود، نه یک نگاه دلسوزانه اجتماعی. این هم باعث نگرانی است و میتواند مشکلات بسیاری برای جامعه پزشکی و مردم ایجاد کند، زیرا عنصر اعتماد را تحلیل میبرد و اعتماد یک سرمایه ارزنده اجتماعی است.
- حتی از نگاه تقلیلگرایانه تجاری هم، نوع ارتباط با بیماران بسیار کارساز است. پزشکان موفقتر در کشورهای توسعهیافته، پزشکانی هستند که ارتباط بهتری با بیماران دارند. نباید تصور کنیم که اگر اطلاعات را با بیماران به اشتراک بگذاریم، شان ما تنزل خواهد یافت؛ اتفاقاً این همنشینی جایگاه پزشکی را افزایش میدهد و موجب محبوبیت پزشکان خواهد شد.
– در سالهای گذشته شاهد بودیم که در بسیاری از دانشگاههای علوم پزشکی، آموزش مهارتهای ارتباطی به دانشجویان پزشکی وجود نداشته است. متاسفانه پذیرش دانشجویان پزشکی در ایران بسیار غیرعلمی است و دانشجویان در بسیاری از موارد بر اثر فشارها و هیجانات خانوادگی وارد این رشته میشوند. بر اساس مطالعهای مشاهده کردیم ۴۶ درصد کسانی که وارد رشتههای پزشکی میشوند در انتهای سال اول دچار کاهش انگیزه شدند. در نتیجه باید بر مهارت ارتباطی بیشتر کار شود.
– مهارتهای ارتباطی شامل سه بخش محتوایی، فرآیندی و ادراکی است که بهویژه این سومی بیشتر با فرهنگ ما تناسب دارد ولی ما روی آن کمتر کار میکنیم.
– جامعه پزشکی نباید نسبت به تغییرات مترقی نظریهپردازانه در علوم انسانی نگاه منفی داشته باشد. نگاه پدرسالارانه در روابط پزشک و بیمار مربوط به پیش از دهه ۸۰ است و الان دیگر در کشورهای پیشرفته جایی ندارد و اگر ما هنوز این نگاه را داریم، باید بهعنوان یک جهش علمی و حرفهای، این فرآیند را اصلاح کنیم. ما در آموزههای دینی خود نیز مفهوم خودمختاری بیمار را با عنوان کرامت انسانی داشتهایم.
– در روابط پزشک و بیمار، شکلهای مختلفی از روابط بررسی شده است: یک رابطه بهصورت منفعل و منفعل است. یعنی نه بیمار انگیزه دارد به پزشک پاسخ دهد و نه پزشک خیلی واکاوی میکند؛ این یک شکل ضعیف رابطه است که نه بیمار رضایت از درمان دارد و نه پزشک رضایت شغلی دارد. شکل دیگر فاعل و منفعل است که پزشک فعال است و بیمار چندان علاقهای ندارد. نوع دیگر برعکس است که بیمار فعال است و پزشک غیرفعال. بهنظر میرسد مدرنترین شکل روابط بین پزشک و بیمار که آموزشهای وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی باید نسبت به ترویج آن اقدام کنند، نوع چهارم یعنی همکاری بین پزشک و بیمار است.
– مترقیترین مدل رابطه پزشک و بیمار در جهان که ایران نیز باید به این سمت حرکت کند، ارتباط همکاری است. یعنی پزشک و بیمار باید اطلاعات را با یکدیگر به اشتراک بگذارند تا با همکاری یکدیگر به نتیجه درستی برسند. در بهترین مراکز درمانی و پژوهشی جهان مشخص شده که این نوع از رابطه به افزایش درآمد، رضایت شغلی، طول عمر کیفی، موفقیت و محبوبیت بیشتر پزشکان منجر میشود.
– اینکه پزشک به بیمار نگاه تقلیلگرایانه ماشینی داشته باشد، مربوط به اواسط قرن بیستم است و صحیح نیست. بیمار یک عنصر انسانی پویا و زنده است که باید حرفش را بزند. بین پزشک و بیمار آسیمتری (عدم تقارن) وجود دارد (که دکتر محدثی رابطه فرادستی و فرودستی گفتند) زیرا پزشک مهارت و اطلاعات دارد و بیمار ندارد. نکته دیگر این است که بیمار در هنگام اضطرار به پزشک مراجعه میکند، در نتیجه نمیتوان در این شرایط انتظار رفتار طبیعی داشت. توانمندی و هنر پزشک این است که وضعیت روانی بیمار را که در وضع پیچیدهای بین خشیت (ترس) و دلهره به سر میبرند، کنترل کند. نکته سوم اینکه بخشی از اطلاعاتی که بیماران قبل از مراجعه به پزشک کسب کردهاند اشتباه است و سوالاتشان میتواند به آسیمتری بین پزشک و بیمار دامن بزند.
– اگر ادعا داریم پزشکی هنر است، باید در حوزه ارتباطی، هم با بیمار و هم جامعه و هم سیاستمداران، هوشمندانه عمل کنیم.
– اگر میخواهید بیمار زیاد داشته باشید و اگر میخواهید بیمار به شما چسبندگی (adherence) و همکاری و تبعیت داشته باشد و دستوراتتان را اجرا کند، باید در شما همدردی و توجه ببیند. در کشورهای توسعهیافته بهویژه کانادا و آمریکا، برخلاف گذشته، اکنون این ارتباط احساسی و عاطفی (emotional) مجاز شمرده میشود.
– اگر یک صنف میخواهد پیشرفت کند باید خودپالایشی و نقد از درون داشته باشد. البته باید مراقب باشیم دچار trollism نشویم چون اخلاق سایبری هنوز در کشور حاکم نشده و در فضای مجازی برخی خبرها بدون احترام به حریم شخصی و بدون بررسی صحت و اصالت منتشر میشود. بههمین دلیل است که میگوییم نباید خطاهای پزشکی را در فضای مجازی برجسته کرد.
– الان مفهوم پزشک در WHO عوض شده است و پزشک پنج ستاره علاوه بر وظایف معمول حرفهای، باید مسوولیتپذیری اجتماعی متعالی داشته باشد.
– جامعه پزشکی امروز باید بیش از همیشه در کنار مردم باشد. مردم دوران دفاع مقدس را بهخاطر دارند که پزشکان در آن شاهکار کردند. از طرفی مردم بسیار قدرشناس هستند و بسیاری از روابط را میتوان نه براساس موازین حقوقی، بلکه براساس عواطف مشترک و آموزههای ملی و دینی ترسیم کرد. بیش از ۲۵۰ پزشک حاذق در کنار مدافعان حرم حاضر بودند که به دلایلی این موضوع منتشر نشد. در زلزله کرمانشاه پزشکان پیش از همه رسیدند. در NGOهای اجتماعی و خیریهها و… چهرههای برجسته پزشکی حضور دارند. زمینه همکاری بین مردم و پزشکان وجود دارد و این زمینهها باید ترویج یافته و توسعه پیدا کند.
– متاسفانه خود جامعه پزشکی هم قربانی سلطه و در بسیاری موارد فرودست است. پزشکان تنها گروهی هستند که طرح خارج از مرکز اجباری دارند. در ۴۰ سال گذشته در سیاستگذاری برای پزشکان، خودشان دخالت داده نشدهاند. پرداختی بیمهها ۱۵-۱۴ ماه تاخیر دارد. بسیاری از حداقلها برای پزشکان در قراردهای شبیه ترکمانچای و از جمله طرح پزشک خانواده دیده نشده است. کمتر از ۲۰ درصد پزشکان تحت پوشش حمایتهای بیمهای هستند. نگاه به پزشکان در سازمانهای مالیاتی چگونه است؟ خشونت علیه کادر درمان گاه بسیار شدید است.
– بهترین راهحل، ایجاد ظرفیت برای نهادهای مدنی از جمله انجمنهای علمی و نظام پزشکی است که از آنها در کشور ما، برخلاف کشورهای پیشرفته، کمتر استفاده میشود.
حکایت همچنان باقی…
پنل پرسش و پاسخ و نظر فعالان صنفی
فایل صوتی:
فایلهای تصویری:
▫️دکتر شهریار خاقانی: بیماری یک پدیده است که تاثیرات اجتماعی آن را هم باید دید
▫️دکتر هاشم موذنزاده: بپذیریم پزشکی شغل هم هست. پزشک فرشته نیست؛ انسان است و حق شهروندی دارد!
▫️دکتر مهران قسمتیزاده: تصمیمگیر نهایی پزشک نیست، بیمار است!
▫️دکتر حمید طهماسبیپور: فقط پزشکی نیست، فرهنگ عمومی و ارزشهای جامعه دگرگون شده است
▫️دکتر مسعود جوزی: اخلاق پزشکی فقط دو واحد درسی نیست، باید در تمام طول پزشکی و توسط همه استادان آموزش داده شود
▫️سخنان پایانی دکتر محدثی و دکتر کامیابی:
🔹گزارش و فایلهای صوتی نشست نخست (وضعیت و دورنمای جایگاه طب عمومی از دیدگاه تشکیلاتی و اقتصادی)
نگاهی به اولین نشست موضوعی انجمن پزشکان عمومی ایران.
فرصتی دست داد تا گزارش اولین نشست انجمن پزشکان عمومی ایران را ازخبر نامه انجمن دراین فضا مطالعه نمایم و در حدوددانش و تجربه ام به کندو کاو آن دست بزنم. هنوز این سخن یک اندیشمند جهان غرب در خصوص نگاه کشور های توسعه یافته و نگاه وبرخورد کشورهای درحال توسعه ( درحقیقت توسعه نیافته ) به مسائل و مشکلات شان، اعتبار و واهمیت خاص ِ خود را دارد که گفته است : ما مردم کشور های توسعه یافته ( طبیعی است گردانندگان آن کشور هاراهم شامل می شود) تنها به طرحِ مسائل و مشکلات دست نمی زنیم، بلکه هنگامیکه برنامه و طرحی را پی ریزی می کنیم، به راهکار هایی که به حل آنها منجر خواهد شد نیز دست می زنیم و هیچگاه حل آن مسائل ومشکلات را به امان خدا رها نمی کنیم و باد در غبغب نمی اندازیم که کاری کردیم کارستان ومسائل و مشکلات و طرح ها را مطرخ نمودیم، این کاری کاری است که مردم کشور های درحال توسعه ( که طبیعی است گردانندگان آن کشور هارا هم شامل می شود ) همیشه و همه روزه در بوق و کرنا می دمند، به همین جهت چنین کشور هایی اغلب با مسائل و مشکلات مطرح شده ی بیشمار ولی حل نشده و روی هم انباشته شده مواجه هستند.
روز گذشته در حال معرفی چهار وزیر وزارتخانه ها به مجلس شورای اسلامی از سوی رئیس جمهور،در معرفی رضا رحمانی وزیر پیشنهاد صنعت، معدن، تجارت، شنیدن این سخن از دهان ایشان برای من خیلی جالب بود که گفتند :” این وزارتخانه کلیدی است. به رحمانی گفتم اگر در بعضی از سمتها ابوذر و سلمان را هم به کار گرفتی یک سال بعد عوضش کن.” .! ( تا آنجا که گفته شده است ابوذر و سلمان در تاریخ اسلام در دستکاری مثال زدنی شدند) ولی بالاترین مقام اجرایی ما فتوی می دهند که اگر در وزارت خانه چنین آدم هایی را بکار گرفتند، یک سال بعد عوض شان کنند!
آنچه در کندوکاو این نشست توجه ام را جلب کرد به ترتیب عبارت اند از:
” نه تنها جایگاه پزشکان عمومی مخدوش شده است، بلکه این گروه هم در بحث اقتصاد درمان دچار مشکل هستند و هم در آموزش، زیرا پزشکانی تربیت میشوند که آنگونه که در سیاستها مشخص شده، آموزش نمیبینند.”.
دراین نشست گفته شد : ” ، اهانتهایی که مثلاً درباره پرونده مرحوم کیارستمی اتفاق افتاد، ناامنیهایی که از جمله اخیراً در بوشهر برای پزشکان پیش آمد، هشتگهایی که در فضای مجازی گاه با بیحرمتی همراه است، این سوال را پیش میآورد که ما هنوز جزو گروههای مرجع جامعه و با بیشترین اعتبار اجتماعی هستیم؟ “.
طبیعی است که پاسخ به این پرسش، منفی است واعتقاد به اینکه مردم پزشکان را بعنوانِ معتمد خود می شناسند، بسیار ساده اندیشی است.
اینکه در این نشست گفته شد : ” منشور حقوق بیمار برای حمایت از بیماران وجود دارد ” . اما ” اما منشور حقوق پزشک ” وجود ندارد.، نادیده گرفتن بزرگترین و با قدمتی بیش از نیم قرن سازمان نظام پزشکی ایران است که در آن حقوق و وظایف پزشکان وجامعه ی پزشکی قید شده است ، در حالی که بیماران از داشتن چنین سازمانی محروم هستند.
اینکه گفته شد : ” هنوز کدهای اخلاقی مصوب در جامعه پزشکی وجود ندارد ” ، جادارد عرض کنم کسی که به حرفه ی شریف پزشکی روی آورده است و به سوگند نامه ی بقراط که , والا ترین سوگند است، سوگند یاد کرده است، نیازی به ” کد اخلاقی مصوب” و بخشنامه ای و کلیشه ای ندارد .یک پزشک همراه با آموختن پزشکی باید از جامعه شناسی و علوم اجتماعی وروانشتاسی و فلسفه هم بهره ببرد ( نه اینکه در حد ِ صاحبنطران این رشته ها) بلکه در حد آشنایی با این رشته ها واین امر بعهده ی سازمانهای فرهنگی و آموزشی ، بویژه دانشکده های پزشکی می باشد که چنین پزشکانی را به جامعه تحویل دهد.
دراین نشست بحث دراین زمینه : ” – ما بهعنوان جامعهشناس، پدیدههای اجتماعی را بهصورت فرآیندی میبینیم ، بیاعتمادی نسبت به جامعه پزشکی طی یک روند شکل گرفته و اتفاقی نبوده است. از دست دادن اعتبار اجتماعی بهصورت ناگهانی رخ نمیدهد.” . همجنین اشاره به این مسئله : ” رابطه پزشک و بیمار از یک رابطه مستقیم به یک رابطه غیرمستقیم با نیروهای واسط متعدد شامل پزشک، پرستار، تکنیسین و ( اکنون تکنولوژی روز ) رابطه پزشک و بیمار تغییر کرد و” نوعی رابطه سلطه ” شکل گرفت که در آن پزشکان در موقعیت ” فرادست ” و بیماران ” در موقعیت فرودست” قرار دارند. تا جایی که : ” این رابطه سلطه به سلطه نامشروع تبدیل شده که پزشک بدون اعمال نظارت میتواند انواع قدرت را نسبت به بیمار اعمال کند و در بسیاری موارد پاسخگو هم نباشد.”.
جادارد تاکید کنم که فرایند اخیر تنها در کشورهای توسعه نیافته، یا درحال توسعه که ماهم جزو آنها هستیم مشاهده می شود. در جوامع توسعه یافته پزشک موظف است در مورد کوچکترین تصمیمی که برای بیمارش می گیرد ودارویی که برایش تجویز می کند، به بیمار توضیحات لازم وکافی بدهد وبه تمام سوآلاتی که بیمار از او می کند پاسخ بدهد و هیچ سلطه ای طبیب به بیمارش ندارد و به قولی : ” نباید تصور کنیم که اگر اطلاعات را با بیماران به اشتراک بگذاریم، شان ما تنزل خواهد یافت؛ اتفاقاً این همنشینی جایگاه پزشکی را افزایش میدهد و موجب محبوبیت پزشکان خواهد شد. ” .
.ا در کشور های درحال توسعه نظیر کشور ما بسیاری از پزشکان در مطب های خصوصی، درحال دیدن بیماران ونوشتن نسخه تمام حواسشان متوجه ی مراجعه کننده ی بعدی که که در اتاق انتظارش نشسته است می باشد. جالب اینکه این گل بودن پزشکان در جوامع درحال توسعه به این سبزه هم آراسته شده است که در این نشست به آن اشاره شد : ” در یک مطالعه که بر دو بیمارستان خصوصی و دولتی تهران انجام دادیم، وضعیت خوبی از پاسخگویی پزشکان دیده نشد و دیدیم روابط سلطه یکطرفهای وجود دارد که پزشکان متخصص پاسخگوی بیمار و خانواده آنها نبودند، ضمن اینکه با پرستاران نیز رابطه بسیار آمرانهای داشتند.” .
آری، دلیل این شکل برخورد این قبیل پزشکان این است که آنها هیچ نگرانی و واهمه ای از اینکه در مورد اشاره شده موظف به پاسخگویی به مرجعی صلاحیت دار و احیاننا بازخواست شدن ندارند. چه خوب دراین زمینه دراین نشست این سخن گفته شده است : ” – یکی از عوارض این نوع سلطه، ایجاد نارضایتی در فرودستان است که به بیگانه شدن افراد با محیط فعالیت منجر میشود.” .
دراین نشست همچنین به این مسئله اشاره شده است که : ” هم در حوزه اخلاق و هم برخی نظریات جامعهشناسی، وضع مطلوب این است که پزشکان در خدمت سلامتی بیماران باشند، اما مطالعات جامعهشناسان دیگر نشان داده است که در عمل اینگونه نیست و پزشکان در این رابطه نوعی برخورد مبتنی بر خودمختاری حرفهای دارند ” .” – الگوی مطلوب رابطه پزشک و بیمار، بهجای الگوی سلطه، رابطه داد و ستدی است که پزشک در یک رابطه دوطرفه کنار بیمار قرار بگیرد و آمادگی شنیدن از او را داشته باشد. ” .
در این نشست گفته شده است : ” در یک مطالعه در ایران کارشناسان نظام پزشکی با مطالعه بر تعداد زیادی پرونده شکایت از پزشک، نتیجه گرفتهاند در اکثریت موارد قصوری صورت نگرفته و شکایت ” در نتیجه تعامل نامناسب پزشک و بیمار و عدم توجیه بیمار قبل از درمان بوده است ” .
چه سخن درستی است که گفته شد : ” یکی از مشکلات در آموزش دانشجویان پزشکی است که باید درباره روابط اجتماعی نیز آموزشهایی به این دانشجویان ارایه شود. در تجربیات شخصی هم میبینیم روابط پزشک و بیمار و پزشک و سایر پرسنل درمانی در کشورهای پیشرفته نسبت به ایران بسیار انسانیتر و احترامآمیزتر است. البته این اشکالات بیشتر متوجه پزشکان متخصص است و وضع پزشکان عمومی با آنان قابلمقایسه نیست و اشکال نابرابری بین این دو گروه هم وجود دارد.
– در مجموع مطالعه بررسیهای انجامشده نشان میدهد که در رابطه اجتماعی پزشک با نیروهای فرودست مشکلات جدی داریم و علت افزایش تدریجی بیاعتمادی نسبت به پزشکان، فقط خطاهای پزشکی نیست. خطاهای پزشکی طبیعی است و از گذشته وجود داشته و حتی در مثنوی معنوی نیز به خطای پزشکی اشاره شده است و این خطاها در رشتههای مختلف و از جمله مهندسی نیز وجود دارد؛ بلکه عدم گشودگی پزشک بهروی بیمار و خانواده او، روابط آمرانه، بیمبالاتی و… از عواملی است که بهتدریج سبب بیاعتمادی به پزشکان میشود. “. لازم است متخصصان حوزه پزشکی دست به قلم بشوند و خودشان را نقد کنند. متاسفانه واکنش جامعه پزشکی به انتقادات مطلوب نیست. مثلاً واکنش پزشکان به یک سریال طنز نشان داد پزشکان خود را مبرا از عیوب میدانند و گویا آماده نیستند نقدها را بشنوند و این نگاهها بیشتر به اعتبار پزشکان لطمه میزند. قطعاً در جامعه پزشکی، پزشکان شریف بسیاری هستند که به مردم خدمت میکنند ، خود پزشکان باید وارد نقد خود بشوند تا اعتماد مطلوب به جامعه پزشکی برگردد.” .( پایان بخش اول )
حال ضمن تشکر از تک تکِ صاحبنظران ارجمند این نشست ، یک سوآل مطرح می شود و آن اینکه : با وجود اینکه این بحث ها و نقطه نظر ها بار ها در سمسنار ها و نشست های متعدد، مطرح شده است و حتی میتوان قدمت آنرا به چند دهه نسبت داد،چرا همیشه و همچنان در حال طرح شدن وباز گفتن است، بدون اینکه حل شده باشد؟ راستی تاکی باید این سخن آن اندیشمند غربی در باره ی ما جهان در حال توسعه صادق باشد که ما تنها به بیان و طرح مشکلات می پردازیم، نه حل ِ مشکلات و به همین جهت در همه ی زمینه ها همیشه با انبوهی از مسادل و مشکلات حل نشده و به امان خدا رها شده دست به گریبان هستیم؟!. با احترام.
لاهیجان- ششم آبانماه ۱۳۹۷- دکتر بهمن مشفقی- پزشک عمومی با شماره نظام پزشکی -۶۸۲۶٫
..