دکتر مهران قسمتیزاده، عضو هیات مدیره انجمن پزشکان عمومی ایران، رییس نظام پزشکی لاهیجان
چند روزی است نامهای به امضای پزشک و همکاری که هماکنون بر صندلی مدیریت و اعتباربخشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نشسته خطاب به رئیس نظام پزشکی مشهد در فضای مجازی منتشر شده که خبر از متوقف شدن سیاست واگذاری نظارت به مطبهای این شهر از سوی دانشگاه مشهد بهنظام پزشکی این شهر دارد.
بهنظر میرسد این نامه (که خشم نگارنده آن با شدت زیاد در عبارات بهکار گرفته در متن نامه دیده میشود) در پاسخ به برگزاری یک کلاس آموزشی در فضای فیزیکی نظام پزشکی مشهد، علیرغم مخالفت معاونت درمان آن دانشگاه، نوشته شدهاست.
نوشتن این نامه با وجود ایرادات مختلفی که بر آن مترتب است- آنقدر این ایرادات برجسته بوده که واکنشهای گستردهای را در فضای مجازی نسبت به خود برانگیخته است- اما حسنی نیز دارد که به بهانه آن میتوان به بسیاری از کاستیهای نظام آموزشی و نظارتی ما پرداخت. به همین دلیل از همکار محترم آقای دکتر انجیدنی که باب این کنکاش را با نامه خود گشودهاند، بسیار سپاسگزارم.
من به کنکاش در این مورد با چند پرسش ساده میپردازم که با خواندن متن نامه در ذهن شکل میگیرد. امیدوارم دیگر دوستان با پاسخ به این پرسشها به روشنسازی ابعاد مساله کمک بیشتری بفرمایند:
اولین پرسشی که در ذهن خواننده شکل میگیرد آن است که چه ارتباطی بین نظارت بر مطبها از سوی یک مقام نظارتی با برگزاری یک کلاس آموزشی وجود دارد؟
دومین پرسش چرا معاونت درمان یک دانشگاه باید با برگزاری یک کلاس آموزشی مخالف باشد؟
و چرا اعتراض به یک برنامه آموزشی باید از سوی یک مقام نظارتی انجام شود؟
چرا باید برگزاری یک کلاس آموزشی سبب شود که یک مقام نظارتی به بهانه آن از خیر همکاری با بالاترین نهاد صنفی جامعه پزشکی در نظارت بر امور این جامعه بگذرد؟
شاید راحتترین پاسخ به پرسشهای بالا، نبود تفکیک اختیارات در نظام مدیریتی یک دانشگاه باشد؛ که امیدوارم اینگونه نباشد، چون این دیگر نه خطای فردی یک مدیر عصبانی، بلکه خطای راهبردی در اداره یک دانشگاه پرسابقه کشور است.
اما دومین دسته از پرسشهای بازکننده رمز نامه بالا:
چرا برگزاری یک کلاس آموزش مهارتی برای ارائه بهتر و علمیتر در مورد خدماتی که با فراوانی زیاد در سطح کشور بهوسیله پزشکان مختلف (از جمله متخصصین پوست، جراحی عمومی، گوش و حلق و بینی، پزشکان عمومی و حتی بهطور غیرقانونی آرایشگاهها و…) انجام میشود، یک مقام نظارتی را که باید دغدغه اصلیاش ارائه صحیحتر خدمات به مردم باشد، تا این حد خشمگین میسازد؟
آیا تاکنون این مقام نظارتی (که نوع واکنش وی این فکر به ذهن متبادر میکند که یک گروه رقیب در ارائه خدمات فوق، به میزان حساسیتهای وی افزوده و سطح واکنش او را بالا برده است) از خود پرسیده است که چرا نمایندگان صنفی متخصصین پوست که وظیفه اصلی هدایت مراقبت و درمان بیماریهای پیچیده پوست را برعهده دارند، انرژی و توان خود را صرف جلوگیری از ارائه خدمات زیبایی توسط سایر گروههای پزشکی کردهاند؟ و پرسیده است چرا اینها که خود وظیفه آموزش در حوزه خدمات پوستی را برعهده دارند (و علت مخالفت با ارائه این خدمات توسط سایرین را نداشتن علم و مهارت لازم میدانند) چرا خودشان این آموزش را بر عهده نمیگیرند؟
آیا نام دیگری برای این روش بهجز «آپارتاید آموزشی» میتوان گذاشت؟
اما آخرین نکته برای همکار عزیز، جناب آقای دکتر انجیدنی:
فراموش نکنید که شما پیش از اینکه یک مدیر دولتی باشید، یک عضو سازمان نظام پزشکی هستید و بهعنوان یک عضو این نهاد رسمی مدنی جامعه پزشکی، در این شورهزار نهادهای مدنی این کشور، بیش از هر چیز وظیفه حراست از کیان این نهاد را دارید و اتفاقاً وقتیکه بر یک صندلی مدیریتی تکیه زدهاید، باید جایگاه آن را تقویت کنید؛ نه اینکه بهعنوان یک مدیر رده چندم با رئیس نظام پزشکی، یعنی بالاترین مقام سازمان، اینگونه مکاتبه کنید.
جناب آقای دکتر، عضویت شما تا زمانی که پزشک هستید پابرجاست، اما این صندلی رفتنی است.
آقای دکتر قسمتی زاده ریاست محترم نظام پزشکی لاهیجان- سیاهکل. به اعتقاد اینجانب نیاز نبود در مورد اقدام و پیشنهاد نادرستِ مدیریت واعتباربخشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مبنی بر : : متوقف شدن سیاست واگذاری نظارت به مطبهای این شهر از سوی دانشگاه مشهد بهنظام پزشکی ” به آن متن طولانی دست بزنید و وقت عزیزشما را صرف آن نمایید ، بلکه کافی بود بطور خلاصه توجه ی اورا به شرح وظایف تظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران که قانون شده است و اینکه ایشان به سلیقه ی خود نمی توانند قانونی را که به تصویب قوه ی مقننه رسیده است تغیر داده یا تفسیر نمایند، از جمله به فصل دوم وظایف و اختیارات -ماده ۳ قانون نطام پزشکی جمهوری اسلامی ایران توجه می دادید.