هماکنون در مجموعه طرحهای تحول نظام سلامت، اصلاحات جدیدی در برنامه پزشک خانواده و مراقبت حاشیهنشینان نزدیک به ۱۰ تغییر جدی در بخش بهداشت و درمان کشور در حال استقرار است. برای مشخصتر کردن نقشهای پژوهشی در چنین بستری چند پرسش تحقیقاتی را مطرح میکنم بدون آنکه منتظر پاسخ در دسترس و آماده شده آنها باشم:
سوال ۱)اگر اجرای طرح تحول در راستای ارتقای عدالت فرض شود، جامعه ما، کارکنان نظام سلامت ما، صاحبنظران ما و سیاستگذاران ما چه تعریف نظری و چه تعریف عملی از عدالت مطلوب دارند؟ یکی از مهمترین چالشهای نظامهای سلامت پیشرفته حد پذیرفته شده از خدمت همگانی قابل دسترس برای همه یا حد عدالت افقی است و از سوی دیگر با عنایت به تعریف سطح ثابت پرداخت هزینه درمان (مثلا ۱۰درصد صورتحساب برای بیمهشدگان شهری در طرح تحول سلامت) درواقع حجم بزرگتری از امکانات مالی در اختیار افراد نیازمند گرانتر قرار گرفته است که به نظریههای عدالت عمودی نزدیک میشود، مطلبی که بهدنبال خود نیازمند شفاف شدن نظریههای اجتماعی و فقهی است. پژوهشهای مدرسی با اسکولاستیک پاسخی به این سوالات هستند.
سوال ۲)۱۰ سال بعد نظام سلامت ما چه شکل میشود؟…
اگر ارائه خدمات سرپایی در بخش دولتی برای افراد بیمه شده با یک دهم هزینه بخش خصوصی به انجام برسد، اگر ارائه خدمات جراحی در بخش دولتی با یک هفتادم (حاصلضرب تخمینی ۱۰درصد فرانشیز در بخش دولتی در نسبت کار در بخش دولتی به خصوصی) هزینه پرداختی از جیب بیمار در بخش خصوصی فراهم آید، گردش بیماران و بار مراجعه چطور خواهد شد؟ اگر پرداختی به جراح در بخش دولتی در همین نظام یکهفتم بخش خصوصی باشد چطور؟ اگر دولت تمام صورتحسابهای بخش دولتی را پرداخت کند وضعیت نیاز القایی و هزینه القایی چه میشود؟ پژوهشهای آیندهنگاری و آیندهپژوهی پاسخی به اینگونه سوالات هستند.
سوال ۳) در شرایط امروز اجتماعی و اقتصادی ایران کدام بیمار با استئوآرتریت باید تحت عمل جراحی تعویض مفصل قرار بگیرد؟ اگر جراح ارتوپدی هر ۱۰۰۰ بیمار را در همین شرایط تحت عمل جراحی قرار داد چند درصد از آنها ممکن است دچار شکستگی استخوان منجر به عمل مجدد شوند؟ شرکت A پروتزی جدید با آلیاژی نوین ارائه کرده است که ۵ درصد احتمال شکست جراحی را میکاهد و هزینه آن ۴۰ درصد بالاتر از پروتز معمولی است، آیا نظام سلامت باید این پروتز را در نظام پرداخت ۹۰درصد فعلی بپذیرد؟ این پرسشهای حوزه پژوهش حاکمیت و تعالی بالینی است.
سوال ۴) هر روز ما در بخش فوریتها و بخش مراقبتهای ویژه برای جلوگیری از استرس اولسر از داروهای تزریقی مهارکننده پمپ پروتون استفاده میکنیم. آیا واقعا این داروها جلو استرس اولسر را میگیرد؟ آیا واقعا این کار هزینه/ اثربخشی مطلوب دارد؟ برخلاف پاسخ سریعی که برخی خوانندگان محترم به ذهنشان میرسد، بسیاری از سوالات بالینی هر روزه ما فاقد پاسخ مستند و مقنن هستند! طرح تحول نظام سلامت میتواند یک مخزن داده بالینی عظیم برای پژوهشهای پزشکی فراهم کند که هم کاربردی بودن آن واضح است و هم کمهزینه به انجام برسند.
سوال ۵) اگر ۱۰۰ هزار نفر را امروز کولهسیستکتومی کنید، ۱۰ سال بعد چند درصد احتمال کانسرکولون در آنها افزوده میشود؟ مردها پیشتر ممکن است دچار این صدمه شوند یا زنها؟ بیماران در چه فاصلهای بیشترین احتمال را پیدا میکنند؟ اتصال سامانههای مختلف طرح تحول زمینهساز یک پایگاه داده ملی سلامت است که امکان پاسخگویی به اینگونه سوالات همهگیر شناسی بالینی را فراهم میکند.
سوال ۶) تمامی تحولات در حال انجام یک اقدام مدیریتی هستند. در پی پیادهسازی اصلاح زایمان طبیعی چه تجربیات عملی برای مجریان بهدست آمده است؟ چند درصد زنان باردار باوجود رایگان کردن زایمان طبیعی، سزارین را اختیار کردند؟ روند کاهش سزارین با چه شیبی صورت پذیرفت؟ اقدام پژوهی شیوهای شناخته شده برای ارائه مستندات استخراج شده از دل هر اقدام است و برای تمامی طرحهای نظام تحول یک ضرورت به شمار میآید.
مهمترین سرمایه پژوهش، نیروی انسانی محقق است. نیروی انسانی محقق نیازمند حمایت مالی و اعتباری است. اعتبارات پژوهشی در مقایسه با اعتبارات مصروف در نظام سلامت از نظر حجمی اندک است. اثبات شده است که هزینههای پژوهشهای کاربردی، عملیاتی و اقدام پژوهشی دارای هزینه/ اثربخشی بالاست. حمایت از محققین در هرکشور عامل مهمی در رضایت نخبگان، پایداری افراد مستعد در کشور و ارتقای علمی افراد مستعد به نخبه خواهد بود.
دکتر پیمان ادیبی
استاد و معاون پژوهشی دانشگاه
علوم پزشکی اصفهان