تفاوت بارز نوع زندگی امروز با چند سال گذشته موضوعی نیست که بر کسی پوشیده باشد. نه فقط تغییر شکل خانوادهها، بلکه روند حاکم بر زندگی آنها هم از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تغییر کرده است. در همه مشاغل زنان را در کنار مردان مشغول کار و کسب موفقیت میبینیم. این موضوع از نظر گردانندگان اجتماع بسیار مطلوب است؛ چراکه جوامعی که از صددرصد نیروی کار خود (زن و مرد) استفاده میکنند، در مقایسه با جوامعی که فقط از ۵۰ درصد نیروی کارشان (فقط مردان) بهره میگیرند، پیشرفتهترند اما این تغییر میتواند برای خانوادهها حکم شمشیر دولبه را داشته باشد. اگر زن و مرد بخواهند در نقش همسری و والد بودن هم در کنار پیشرفت شغلی به موفقیت برسند، باید کاملا هوشیارانه عمل کنند و دوشادوش یکدیگر وظایف خانهداری و بچهداری را هم تقسیم کنند. چند راهکار و توصیه ویژه به خانوادهها، بهخصوص به مادران امروز دارم:
۱) هیچوقت در زندگی خودتان را با دیگری مقایسه نکنید: اصولا هر کس باید یاد بگیرد قهرمان فتح قلههای مشکلات زندگی خود باشد. شاید گاهی حس کنید رفاه و استراحت فلان خانمی که از صبح تا شب در خانه است از من و شما که شاغلیم بیشتر است، اما در عوض عزتنفس کسانی که توانمندی خود را در جامعه هم به منصه ظهور میرسانند، در مقایسه با آنها بیشتر است. نمیشود همه چیز را با هم خواست، تجربه این حس ارزشمند فقط با تلاش و برنامهریزی ماهرانه میسر میشود.
۲) مدیریت زمان را بیاموزید: در زندگی ماشینی امروز که بیشتر کارهای خانه با انواع و اقسام لوازم ماشینی از قبیل جاروبرقی، ماشین رختشویی و ظرفشویی و… انجام میشود، قطعا در مقایسه با گذشته نیازمند صرف وقت و انرژی کمتری هستیم.
به خاطر این امکانات، میتوان بدون اغراق گفت فقط ظرف
۲ یا ۳ ساعت میتوان به همه کارها رسید. شما و همسرتان مدت زمانی که لباسها در لباسشویی شسته میشود و غذا روی اجاق است، میتوانید به کارهای شخصی خود برسید و حتی برای هم وقت بگذارید نه اینکه پای اینترنت بنشینید.
۳) برنامهریزی کنید: خوشبختانه خانمهای شاغل در این امر موفقترند اما خانم خانهدار هم باید مهارت استفاده از وقت و انرژیشان را بیاموزند و آن را در راه درست صرف کنند در غیر این صورت ممکن است بیبرنامگی به کانون خانواده ضرر برساند. گذراندن ساعات طولانی پای تلفن، عامل ایجاد اختلال در روابط دوستی و خانوادگی است و بدتر از آن پای تلویزیون بودن و تماشای این سریالهای داخلی و ماهوارهای واقعا آسیبزننده است. وقتگذرانی در پاساژها برای پر کردن وقت، وسوسه شدن برای خریدهای غیرضروری و تجملی هم بخشی از این آسیبهاست.
۴) جنبه مثبت موضوع را ببینید: تجربه ثابت کرده، زنان شاغل به خوبی یاد گرفتهاند در مدت محدود وظایف متعددی را درست انجام دهند و این شاید در ظاهر به معنی کار بیشتر باشد اما در نگاه مثبت، به معنی کمتر دچار اختلالهای زندگی ماشینی شدن مانند چاقی است. حتی خانم شاغل، در صورت چاق بودن نیز انگیزه بیشتری برای رسیدن به تناسب اندام دارد که این علاوه بر جنبه زیبایی، جنبه سلامت (چاقی مادر بیماریهاست) نیز دارد.
۵ )اولویتهای زندگیتان را بشناسید: اگر مادر بهخصوص در سالهای ابتدایی زندگی کودکش چارهاندیشی کند و او را بهطور موقت به شغل و کارش اولویت دهد، از این نظر هم با زنان قدیمی یا مادران خانهدار امروز برابر خواهد بود. خانم خانهدار وقت و انرژی بیشتری دارد و همانطور که گفتیم به شرطی که برنامهریزی و مطالعه کند و مادر آگاهی باشد، میتواند آن را برای تربیت بچهها به کار ببرد. البته بچههای زنان شاغل، فقدان عاطفی ندارند یا بد تربیت نمیشوند اما به دلیل اینکه با افراد مختلف در طول روز مرتبط هستند (در شکل مطلوب و مورد توصیه ما مادربزرگ، عمه و خاله و در شکل نامطلوب مثل فرستادن زودهنگام کودک به مهدکودک و داشتن پرستاران مختلف) قبل از ۳ سالگی در معرض آسیب خواهند بود.
سلامتیران